برادهها
- تندروها از هر دو جناح به هاشمی ناسزا می گویند و همزمان خواستار پیوستن او به جناح خود هستند!
هیچ گاه متوجه نشدم چرا اصلاحطلبان در مقطع سالهای 77 تا 79 بزرگترین هدف خود را تخریب هاشمی قرار دادند؟ البته منظور از اصلاحطلبان به هیچ وجه نزدیکان سیدمحمدخاتمی نیست. اشاره من امثال اکبر گنجی و عباس عبدی است که به ظاهر عضوی از جریان اصلاحات بودند اما عملا با اصلاح طلبان داخل ساختار حکومت یک گام فاصله داشتند. تردید ندارم این گروه در آن بازه با تشخیص غلط زمانی و اشتباه گرفتن مسیر حرکتی اصلاحات آنچنان افتضاحی به بار آوردند که دست کم خود من را به شخصه برای همیشه متقاعد ساختند که هیچ گاه با طناب امثال این آقایای وارد هیچ چاهی نشوم که طنابشان سخت پوسیده و شم سیاسیشان به شدت بیمار است.
از نگاه من این آقایان به ظاهر سرشناس درست هم ردیف همان توده مردمی هستند که تنها و تنها به دلیل حمله احمدی نژاد به هاشمی از او حمایت میکنند. این دوستان هم مدتها دچار این توهم بودند که هاشمی خون آشامی در پس پرده است که آقایان همچون شوالیههایی (البته دن کیشوت وار) شهامت حمله به این دیو پلید را پیدا کردهاند و با سرخوشی ناشی از این پیروزی سالها در ابرها سیر میکردند. تاریخ ثابت کرد که نه تنها هاشمی آن ابرقدرت پنهان نبود، که اتفاقا دوستان متوهم ما گرفتار بازی زیرکانهای شده بودند که همزمان هم هاشمی را تضعیف میکرد و هم جریان اصلاحات را. اختلاف در جبههای که زمانی به پیروزی خیره کننده دوم خرداد 76 انجامیده بود خیلی زود نتایج فاجعه بارش را در انتخابات مجلس 82 نشان داد. زمانی که هاشمی به دلیل کینه گرفتن از اصلاح طلبان دیگر حاضر به حمایت از آنها نبود و جناح رهبری به سادگی توانست مجلس را تصفیه کند. البته شوالیههای دیروز همچنان مدعیان گوش خراش امروز هم باقی ماندهاند و به هیچ وجه زیر بار هیچ اشتباهی نمیروند.
شش سال از ماجرای رد صلاحیت فلهای اصلاح طلبان در جریان انتخابات مجلس هفتم گذشت تا کم کم دو جریان شاخص حاضر در کشور متوجه شوند در چه بازی شومی افتاده و تا چه حد متضرر شده اند. اصلاح طلبان عملا پس از جدایی از هاشمی هیچ گاه نتوانستند به قدرت بازگردند و هاشمی نیز پس از آنکه انتقام تمامی توهینهای نیمه دوم دهه هفتاد را با پشت کردن به اصلاح طلبان گرفت، به کانون حملات جدیدی برای افراطیون جناح مقابل بدل شد. پس عقلای جناح اصلاحات بار دیگر در کنار هاشمی قرار گرفتند تا جبهه متحدی را علیه استبداد روزافزون و یکپارچگی نظامی حکومت تشکیل دهند. در این مبارزه جدید، دستکم تا پیش از انتخابات این هاشمی بود که بیشترین هزینهها را پرداخت و مرکز شدیدترین و کثیفترین حملات جناح مقابل قرار گرفت. با این حال پس از وقوع کودتا دوباره همه چیز تغییر کرد.
هاشمی هیچ گاه اتحاد نانوشته خود با اصلاح طلب در پیش از انتخابات را نشکست. او هیچ گاه نتایج اعلام شده را به رسمیت نشمرد و محمود احمدی نژاد را رییس جمهور ندانست. هاشمی حتی سکوت هم اختیار نکرد و در اولین فرصتی که برای سخن گفتن یافت، در خطبههای نماز جمعه پیششرطهایی را مطرح ساخت که 15 ماه بعد شورای هماهنگی راه سبز امید هم مطالبات جنبش را همان پیش شرطها قرار داد: «آزادی زندانیان سیاسی؛ رفع فضای امنیتی و سرکوب؛ آزادی احزاب و روزنامه ها؛ حضور طرفین معترض در صدا و سیما و در نهایت مراجعه به نظر نهایی مردم» . با این حال پایداری هاشمی بر سر پیمان پیشین و تاکید مداوم او بر پیششرطهایش از جانب افراطیون معترض دوباره نادیده گرفته شد.
حدود 20 ماه از کودتای خرداد 88 میگذرد. هاشمی اولین و شاید تنها چهره فعال سیاسی است که در این ماجرا مطالبات کاملا شفافی را بیان کرده و در تمام این مدت بر مطالبات خود پای فشرده است. تخریب و توهینی که هاشمی در این مدت از جانب حکومت کودتا تحمل کرده است، چیزی کم از دیگر چهرههای شاخص معترضان نداشته. تنها کافی است نگاهی به چندین بار بازداشت و توهین و ضرب و شتم اعضای خانواده اش، شعارهای پیاپی در توهین و تمسخر او و محکوم نمودن فرزندانش بدون برگزاری دادگاه نگاهی بیندازیم. با این حال حساب هاشمی از حساب رهبران جنبش جداست، چرا که این رهبران اگر چه از جانب دستگاه سرکوب تحت فشار قرار دارند، اما عزیز ملتی شدهاند و در قلوب تک تک مخالفان جای گرفتهاند و برای پشتیبانی از آنان بعید نیست که میلیونها نفر به خیابانها بریزند. اما هاشمی که از حکومت رانده شده، به واسطه جوسازی افراطیونی که از اعتدال او کینه به دل داشتند هیچ گاه نتوانست در میان مخالفان هم جایگاه و پشتوانهای برای خود بیابد. در واقع باید پذیرفت که حملات مخالفان نظام به هاشمی چیزی کم از حملات هواداران احمدی نژاد نداشته است.
من نمیدانم چرا یک عده گمان میکنند همچنان چیزی از هاشمی طلب دارند؟ من نمیدانم چطور کسی میتواند مدعی اخلاق، انصاف و دموکراسی باشد، اما به سادگی به خودش اجازه بدهد هر توهین و اتهامی را بدون ارایه هیچ شاهد و مدرکی روانه او کند؟ «مرگ بر هاشمی» گفتن این روزها به همان میزان که ساده و بیخطر است، برای افراطیون هر دو جناح سند افتخار و اعتبار به حساب میآید و جالب اینکه همین افراطیون مدام هاشمی را تهدید میکنند که باید هرچه سریعتر به جبهه آنان بپیوندد و مواضعش را شفاف کند.
پرسش من از تمامی مخالفان حاکمیت کنونی که هاشمی را مورد سرزنش و حمله قرار میدهند این است که از این مرد چه انتظاری دارند؟ چه مطالبهای را باید مطرح میکرده که نکرده است؟ کدام مهر تایید را بر کودتای انتخاباتی نباید میزده که زده است؟ چقدر توهین و تحقیر و تهدید از جانب حاکمیت را باید تحمل میکرده که نکرده است؟ خانواه و فرزندانش در برابر چه میزان حمله و توهین و ضرب و شتم باید مقاومت کنند که نکردهاند؟ کدام یک از این دوستانی که خود را فعال سبز و آزادی خواه قلمداد کرده و به خود اجازه صدور محکومیت هرچهرهای را میدهند بهاندازه هاشمی توانستهاند سنگ پیش پای کودتا بیندازند و اینچنین نظام را در بن بست قرار دهند؟ چند نفر از ما به تنهایی در برابر سیل بنیان کن حکومت نظامیان سنگی بزرگتر از سنگ هاشمی انداختهایم که خود را محقتر از او میدانیم؟ چند نفر از ما این فرصت را داشتیم که با تایید کودتا جایگاهی تا بدان حد رفیع و امتیازاتی تا بدان حد دست نیافتنی را حفظ و بیمه کنیم اما از تمام آنها چشم پوشی کردیم؟ چند نفر از ما تنها و تنها به دلیل خودداری از تکفیر رهبران جنبش تحت چنین فشارهای کمرشکنی قرار گرفتهایم که هاشمی قرار دارد؟ از همه اینها گذشته؛ چرا هاشمی باید به جماعتی بپیوندد که مدام او را مورد توهین و تحقیر قرار میدهند؟ چرا باید تجربه تلخ حمایت از افراطیونی را تکرار کند که به محض کسب قدرت و یا آزادی پیش از هرچیز تمام عقدههای خود را بر سر خود او خراب خواهند کرد؟
به باور من، چه هاشمی و چه دیگر چهرههای شاخص جریان اصلاحات، از قبل هشت سال درگیری و جدال دولت خاتمی تجربیات گرانبهایی کسب کردهاند که سبب میشود اشتباهات پیشین را تکرار نکنند. مشکل تنها و تنها از جانب تازه واردهایی است که نه در کوران مجادلات پیشین قرار داشتند و نه به خود زحمت میدهند از تجربیات تاریخی دیگران استفاده کنند. به ناگاه از راه رسیدهاند و میخواهند تاریخ را خود شروع کرده و خود به پایان برسانند و خود قاضی و مجری باشند. من تنها میتوانم امیدوار باشم شمار چنین افرادی در داخل ساختار حاکمیت روز به روز افزایش یافته و در داخل جنبش سبز هر روز کمتر و کمتر شود.
------------------
نظر - مسیر راهپیمایی در تهران
مسیر راهپیمایی یکم اسفند در تهران کل خیابان ولی عصر تعیین شده است. طبعا میدان ولیعصر نقطه کانونی خواهد بود. چند ساختمان عمومی در اطراف میدان ولیعصر قرار دارد که مکان های خوبی برای ضبط وقایع است. لطفا فیلم و عکس کافی به ما برسانید که بتوانیم توجه افکار عمومی خارج از ایران را بیشتر و بهتر جذب کنیم.
نظر - نشانی منزل موسوی
نیروهای بسیجی و امنیتیها که دارند، بد نیست سبزها و سایر مردم هم نشانی منزل موسوی و رهنورد را داشته باشند. روی لینک کلیک کنید تا نشانی را ماهوارهای ببینید. در آنجا میتوانید روی map سوئیچ کنید تا بر اساس نقشه تهران هم داشته باشد.
نظر - ملایمت نیروهای رسمی نظامی و انتظامی
خبر دیلی تلگراف در مورد نامه فرماندهان سپاه مبنی بر اینکه به مردم شلیک نخواهند کرد به نظر من غیر واقعی است. حتی مضحک به نظر میرسد. چه لزومی داشته فرماندهان سپاه همچین نامهای بنویسند وقتی تا به حال به "طور رسمی" دستور تیراندازی به سپاهیها صادر نشده بود؟ و چطور از میان این همه رسانه همچین نامهای به دست خبرنگار دیلیتلگراف رسید؟ و اصلا سپاه مگر جای اینطور شکرخوردنهاست؟
در اینباره حرف زیاد است اما لزومی به باز کردن بیشتر ماجرا نمیبینم. بینه با مدعی است و رسانهای که همچین ادعایی کرده است باید مدرک جور کند. اما بنا به آنچه شنیده و دیدهایم رفتار نیروهای نظامی و انتظامی در 25 بهمن به نحو عجیب (و حتی حیرتآوری) با معترضان ملایم بوده است. یعنی نسبت به آن چیزهایی که من به چشم خودم دیدم ملایم بوده است. هم با چند نفر در شهرهای مختلف ایران چک کردم و هم فیلمهای روز 25 بهمن را دیدم. حتی در این فیلم هم ملایمت نیروها نسبت به درندهخوییهایشان در موارد مشابه تحسینبرانگیز است چه رسد به گفتههای بعضی دوستان که از شوخی و خنده با ماموران پلیس و حتی گارد ویژه گزارش میدهند.
خشونتها از طرف بسیجیها و ماموران لباس شخصی بوده است.
اینها را من بسیار مهم میدانم نه خبرهای غیرقابل باوری نظیر آنچه دیلی تلگراف مدعی آن است. اول اسفند بسیاری چیزها روشن خواهد شد.
نظر - بازداشت مدیران فرارو و آفتاب
خبر رسیده که مدیران مسئول سایت های فرارو و آفتاب که خبر غیرواقعی اعطای مجوز راهپیمایی چند دقیقهای روی آنها منتشر شد دستگیر شده اند. همچنین مجید سلیمی مدیر فنی آنها هم دستگیر شده است. با محمدحسین خوشوقت مدیر سایت فرارو آشنا هستم. پسر آیتالله خوشوقت که احمدینژادی است و طرفدار حکومت و برادر عروس خامنهای. البته خودش اصلاحطلب بود و در دوران خاتمی مدیر کل مطبوعات خارجی. از تیپ مدیر جنتلمنهای ج ا ا که زبان بلدند و لباس مارکدار میپوشند. و البته بسیار متشخص و مودب.
با اینحال سر ماجرای زهرای کاظمی با مرتضوی درافتاد و رسما اعلام کرد مرتضوی مسئول قتل کاظمی است. آنقدر هم کلفت بود که نه مرتضوی و نه علیزاده هیچکدام نتوانستند علیهش کاری کنند. از این لحاظ شاید منحصر بفرد باشد.
مجید سلیمی هم یک برنامهنویس نازنین است که با هم آشنائیم. او خیلی مودب و متشخص است و در کارش خبره. سیاسی نیست اما چون سایت خبری مینویسد برایش دائما دردسر درست میشود. قبلا سر قلمنیوز هم به گمانم چند روزی گرفته بودندش.
امیدوارم همگی هرچه زودتر خلاص شوند. خوشوقت را که بعید میدانم بتوانند کاری کنند. هرچند در حکومت روبهزوال همه چیز ممکن است. فعلا هر دو سایت خوابیدهاند و بالا نمیآیند.
نظر - تجمع در میدان انقلاب، تلاش برای دستگیری رهبران مخالفان
فراخوان نیمه رسمی رسانههای دولتی برای تظاهرات طرفداران حکومت در میدان انقلاب و تلاش برای دستگیری موسوی و کروبی. بیبیسی:
- 09:30 خبرگزاری ایسنا در گزارشی پیرامون مراسم تشییع جنازه در دانشگاه تهران، نوشته است که پس از اقامه نماز میت، شرکت کنندگان در این تجمع اعلام کردند که بعد از اقامه نماز ظهر و عصر در دانشگاه تهران، در میدان ارک در مقابل دادگستری تحصن خواهند کرد. این خبرگزاری دلیل تحصن را گزارش نکرده اما روز گذشته، برخی منابع دولتی از تحصن در میدان ارک تا اقدام قوه قضاییه در بازداشت و محاکمه رهبران مخالف دولت خبر دادند.
- 09:24 سایت رادیو و تلویزیون دولتی ایران گزارش کرده است که شرکت کنندگان در تشییع جنازه صانع ژاله، پس از ادای نماز میت، به سوی میدان انقلاب در حرکتند و شعار می دهند. این منبع خبری، بعضی از شعارها را چنین گزارش کرده است: موسوی منافق اعدام باید گردد؛ مرگ بر منافق؛ می کشم، می کشم آنکه برادرم کشت؛ حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست؛ مرگ بر ساکتین.
- تازهترین خبرها: درگیری در دانشگاه تهران، هلی کوپترها بر فراز امیرآباد
بسیجیها و نیروهای پرشمار امنیتی پیکر صانع ژاله را در دانشگاه تهران تشییع کردند. دانشجوهای معترض نتوانستند کار چندانی بکنند. شلیک گاز اشک آور گزارش شده. بسیجیها شعارهای تندی میدادند و اعلام کردند برای دستگیری و اعدام موسوی و کروبی پس از خاکسپاری ژاله به مقابل کاخ دادگستری خواهند رفت. محسن رضایی در میان آنها بوده.
خبرنگاری از تهران گفت که هلیکوپترها بر فراز امیرآباد حرکت میکنند. احتمالا جو کوی دانشگاه ملتهب است و آبستن حوادث.
(مشاهدتان را در بخش کامنتها بگذارید تا دیگران هم بخوانند.)
نظر - وبلاگ را دریابید
پیغامی خطاب به من که شاید برای سایرین هم مفید باشد:
جناب فرجامی پورت های وی پی ان یک ساعتی هست که در تهران باز شده و امثال من تازه تونستند به فیسبوک وارد شن.تا قبل از اون تنها منبع دسترسی به اطلاعات،از بین تمام انواع رسانه، فقط گوگل ریدر بود.خواهشا به جای فیسبوک،این فیسبوک مبتذل و بی در و پیکر، وبلاگ رو بیشتر دریابید. اینجا بی خبری مطلق بیداد می کنه.تشکر.
نظر - الجزیره و بی بی سی
متمرکز شدهام بر خبررسانی در فیس بوک و نشد که وبلاگ را لحظه به لحظه به روز کنم. منتها گفتم این را به نقل از آنجا بنویسم که هنوز وقت برای کار هست و از نظر هزینه سازی برای وجهه حضرات بسیار مفید است:
الجزیره انگلیسی ویژه برنامهای همراه با عکس و فیلم و توییتخوانی درباره حوادث تهران داشت. بعد از ایرانیها خواست به سایت این شبکه تلویزیونی بروند و مشاهدات خود را بنویسند تا در گزارش بعدی استفاده شود. برنامه همین الان تمام شد و ادامه خواهد داشت.
خبر تظاهرات امروز تهران به شبکه بیبیسی انگلیسی یعنی معتبرترین شبکه خبری تلویزیونی جهان هم کشیده شد.
سی ان ان هم به مطلب خوب پرداخت. بهتر از بی بی سی جهانی.
نظر
- تندروها از هر دو جناح به هاشمی ناسزا می گویند و همزمان خواستار پیوستن او به جناح خود هستند!
چنین گویند بزرگان
- هنریک ایبسننباید بهترین شلوارت رابپوشی، وقتی که برای مبارزه در راه آزادی و عدالت از خانه بیرون میروی! […]
- هنریک ایبسن
والاگهر گودرخان
آمار داخله
Visits today: 215به همین کیبُرد
بایگانی
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010
- جولای 2010
- ژوئن 2010
- می 2010
- آوریل 2010
- مارس 2010
- فوریه 2010
- ژانویه 2010
- دسامبر 2009
- نوامبر 2009
- اکتبر 2009
- سپتامبر 2009
- آگوست 2009
- جولای 2009
- ژوئن 2009
- می 2009
- آوریل 2009
- مارس 2009
- فوریه 2009
- ژانویه 2009
- دسامبر 2008
- نوامبر 2008
- اکتبر 2008
- سپتامبر 2008
- جولای 2008
- ژوئن 2008
- می 2008
- آوریل 2008
- مارس 2008
- فوریه 2008
- ژانویه 2008
- دسامبر 2007
- نوامبر 2007
- اکتبر 2007
- سپتامبر 2007
- آگوست 2007
- جولای 2007
- ژوئن 2007
- می 2007
- آوریل 2007
- مارس 2007
- فوریه 2007
- ژانویه 2007
- دسامبر 2006
- نوامبر 2006
- اکتبر 2006
- سپتامبر 2006
- آگوست 2006
- جولای 2006
- ژوئن 2006
- می 2006
- آوریل 2006
- مارس 2006
- فوریه 2006
- دسامبر 2005
- نوامبر 2005
- اکتبر 2005
- سپتامبر 2005
- جولای 2005
- ژوئن 2005
- می 2005
- آوریل 2005
- مارس 2005
- دسامبر 2004
- نوامبر 2004
- اکتبر 2004
- سپتامبر 2004

