لینکدونی

ناشر


یک مجموعه داستان طنزآمیز جمع و جور را برای انتشار آماده کرده ام. ۲۲ تا داستان کوتاه با محوریت یک آدم است که ضمنا زیاد به هم پیوسته نیستند و می توان هر کدام را جداجدا خواند. صد صفحه ای می شود. دادم چند نفر خواندند، انگاری بد نشده.

اگر ناشر خوبی سراغ دارید خبر بدهید.


فرستاده شده در دسته‌بندی نشده | بدون نظر

تغییرات


می خواهم تغییراتی در دبش و آی طنز بدهم. هم از لحاظ ظاهری و هم از لحاظ محتوایی. اول اینکه شکل ظاهری دبش را باید تغییر داد، یا دست کم تصحیح کرد. فکر می کنم علاوه بر بعضی جوادبازی های گرافیکی، شلوغ و پلوغ هم هست. می خواهم صفحه اول را از سه ستون به دو ستون کاهش بدهم. همه نوشته ها و عکس ها را بریزم در یک ستون و ستون کناری هم برای لینک ها و موارد ضروری. این کار البته مستلزم این است که ستون براده ها را با ستون اصلی ادغام کنم. خب می کنم! والبته این هم شاید مستلزم آن باشد که کمتر و گزیده تر بنویسم که خب می نویسم!

دوم باید سروسامانی به کارآی طنز بدهم. باز، هم از لحاظ گرافیکی و هم از لحاظ محتوایی. الان فقط بخش لینکهای آی طنز منظم کار می کند که البته در حد خودش موفق هم شده. هر لینکی که در آی طنز داده می شود چیزی بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ بار روی آن کلیک می شود که البته بخش زیادی از کلیک کننده ها از وبلاگهایی که مشترک لینکهای آی طنز هستند مستقیما به آدرس های مورد نظرشان منتقل می شوند. حدود ده نفر از دوستان، با آی دی هایی که در اختیار دارند زحمت انتشار لینکها را می کشند که بدون بازبینی منتشر می شوند (هر چند که بعضا بعد از انتشار اصلاح می شوند) اما متاسفانه بعضی فقط و فقط به خودشان لینک می دهند که یک مقداری کم لطفی است (البته طبیعتا به ما و نه خودشان!)
 
بخش های دیگر احتیاج به اصلاحات بیشتری دارند. البته بخش اخبار آی طنز نیوز بد نشده و در راستای همان ایده اصلی قرار گرفته. ایده اصلی، ساختن خبرهای طنزآمیز با کنایه و انتقاد از وقایع روزمره، در کنار هجو خبرگزاری ها و سایت های خبری ریز و درشت اینترنتی است که بعضا در نهایت بی اخلاقی و جوادبازی، بر روی اینترنت مشغول به خبرسازی و خبربازی هستند. تا حالا سعی شده خبرهای آی طنز نیوز طوری ساخته شوند که حتما کدهای جعلی و هجوآمیز بودن آنها مشخص باشد تا به سمت "سرکار گذاشتنِ" صرفِ ملت پیش نرود. من ادعا می کنم تا الان در هر خبر آی طنز نیوز، دست کم سه چهار انتقاد از واقعیت های تلخ و گزنده ایران وجود دارد و این در کنار انتقاد دائمی این بخش، از جامعه بی در و پیکر خبری ایران است.
با همه اینها فکر می کنم ترکیب بندی فعلی آی طنز نیوز طوری است که انگار بخش خبرهای طنزآمیز آن، اصل کار است. باید فکری به حال این کرد. فعلا به نظرم می رسد که بهتر است ستون اصلی (وسط) را به لینکها اختصاص بدهیم و اگر خبری هم خودمان تولید کردیم، لینکش را آنجا بیاوریم.
 
در مورد بخش جکها و کلمات قصار طنزآمیز هم که قبلا گفته بودم هدف جمع آوری بخش بزرگی از فرهنگ شفاهی است. متاسفانه این بخش هم جدی گرفته نمی شود و از آن چند نفری که قول همکاری داده بودند، درصدبالایی (در حدود ۱۰۰ درصد!) توزرد از آب در آمدند. اگر کسی مسئولیت این بخش را به عهده نگیرد احتمالا حذف می شود.
بخش عکس و کاریکاتور هم به خاطر وقت زیادی که تنظیم و آپلود هر تصویر بر روی سرور می برد، حذف می شود.
 
در عوض بخش های مفیدی مثل زندگی نامه طنز نویسان و امکان دانلود کتابهای طنزآمیز و مقالات مفید درباره طنز به سایت اضافه می شود.
 
یک سری بخش ها هم شناور خواهند بود. یعنی امکان بالقوه برای آنها درنظر گرفته می شود، اما تا کسی پیدا نشود که مسئولیت آنها را درست و درمان قبول کند، راه اندازی نمی شوند.
 
در مورد گرافیک آی طنز هم فکر می کنم باید خیلی جمع و جورتر شود.
 
لطفا هر نظر و پیشنهادی که درباره دبش و آی طنز دارید، بنویسید که رویش فکر و اگر شد عملی اش کنم. بعد از این تغییرات گمان نکنم حالا حالاها وقت و دل و دماغ و سایر اعضا و جوارح این جور کارها را داشته باشم.
 
ضمنا اگر "یاری سبز" دارید هم اکنون نیازمندیم! (توجه کنید؛ گفتم سبز نه زرد و قهوه ای!)
 

فرستاده شده در بی دستگان | بدون نظر

طنزگفتار


از امشب، سه شنبه شب ها، ساعت ۱۱

رادیو گفتگو، برنامه "طنزگفتار"

گفتگو با طنزپردازان معاصر ایران

به کارگردانی و اجرای محمود فرجامی

میهمان اولین برنامه، رویا صدر

(چقدر شعر سپید گفت راحت بود و ما نمی دانستیم ها!)


فرستاده شده در دسته‌بندی نشده | بدون نظر

خدا به خیر بگذرونه!


خبر آمد امروز که خبرنگار نابغه ای از نوابیغ باشگاه خبرنگاران جوان، از مشاور رئیس جمهور در نشستی مطبوعاتی درباره یکی از خبرهای آی طنز سوال پرسیده!

زهی سعادت… ولی خدا به خیر بگذرونه!


فرستاده شده در دسته‌بندی نشده | بدون نظر

پرتره



 

بابا محمود ( پرتره تمام قد محمود فرجامی، تکنیک مداد سیاه روی کاغذ خط دار ۱۰*۱۵ cm) ،اثر نقاش معاصر سهراب فرجامی (۱۳۸۲- )

- یک اثر حیرت انگیز، به راستی حیرت انگیز…
کریزی اسهول، منتقد هنری مجله مد

- چشمهایش… چشمهایش!
 کوچک علوی

- این است پایان دنیا و تاریخ شنگولیسم…
 فرهاد مرادپور

- قربون چشمای شهلای بچه برم الهی…
 مادر محمود فرجامی

- تجسم حقارت ها و عقده های فروخفته نسلی که بودنش، نوشتنش و خندیدنش به عفن جلفی و بی سوادی آلوده است. که من نیستم، ارزانی خوشان باد که اگرم مشت به تخمان چشمم زنند دندان به پای سگ نمی برم.
 انگلیس، حومه لندن، قصر ساسکس، ا.گ. صاحاب فروغ فرخ زاد

- هیچکس تا به حال بهتر از این نتوانسته عمق تفکرات خوشحالانه و شنگولانه محمود را به نمایش بگذارد و از این پس هم نخواهد توانست.
مادر سهراب فرجامی

- این چنین شیری خدا هم نافرید!
عبدالکریم دباغ

- خفه شو کافر!… اصلا همه تون خفه شید…
مج مجی، هنرمند مسلمان و بابای بچه های آسمان

- ببخشین ها… می خاستم بپرسم شما چه ژلی زدین که اینقدر باحال موهاتون سیخ وایساده؟ من که آتیش گرفتم ولی موهام سیخ نشد.
ملیکا… ۱۳ ساله، از زیر اتو

- عرضیات وجودی و ماهوی این موجود گویی که در این برگه ذی حیات تناسخ یافته… و اگر نبود عقاید مشعشع حاج ملا هادی سبزکاری رضوان الله تعالی علیه که انتقال اعراض را محال می دانست، ای بسا که همین را محمود فرجامی گرفته، پرونده دیگری بارش می کردیم

میر عبدالله، سردبیر خردکامه
 

- ئه… ئی که مویُم!
محمود فرجامی

 


فرستاده شده در بی دستگان | دیدگاه‌ها خاموش