
ناشر
یک مجموعه داستان طنزآمیز جمع و جور را برای انتشار آماده کرده ام. ۲۲ تا داستان کوتاه با محوریت یک آدم است که ضمنا زیاد به هم پیوسته نیستند و می توان هر کدام را جداجدا خواند. صد صفحه ای می شود. دادم چند نفر خواندند، انگاری بد نشده.
اگر ناشر خوبی سراغ دارید خبر بدهید.
فرستاده شده در دستهبندی نشده | بدون نظر
تغییرات
می خواهم تغییراتی در دبش و آی طنز بدهم. هم از لحاظ ظاهری و هم از لحاظ محتوایی. اول اینکه شکل ظاهری دبش را باید تغییر داد، یا دست کم تصحیح کرد. فکر می کنم علاوه بر بعضی جوادبازی های گرافیکی، شلوغ و پلوغ هم هست. می خواهم صفحه اول را از سه ستون به دو ستون کاهش بدهم. همه نوشته ها و عکس ها را بریزم در یک ستون و ستون کناری هم برای لینک ها و موارد ضروری. این کار البته مستلزم این است که ستون براده ها را با ستون اصلی ادغام کنم. خب می کنم! والبته این هم شاید مستلزم آن باشد که کمتر و گزیده تر بنویسم که خب می نویسم!
فرستاده شده در بی دستگان | بدون نظر
طنزگفتار
از امشب، سه شنبه شب ها، ساعت ۱۱
رادیو گفتگو، برنامه "طنزگفتار"
گفتگو با طنزپردازان معاصر ایران
به کارگردانی و اجرای محمود فرجامی
میهمان اولین برنامه، رویا صدر
(چقدر شعر سپید گفت راحت بود و ما نمی دانستیم ها!)
فرستاده شده در دستهبندی نشده | بدون نظر
خدا به خیر بگذرونه!
خبر آمد امروز که خبرنگار نابغه ای از نوابیغ باشگاه خبرنگاران جوان، از مشاور رئیس جمهور در نشستی مطبوعاتی درباره یکی از خبرهای آی طنز سوال پرسیده!
زهی سعادت… ولی خدا به خیر بگذرونه!
فرستاده شده در دستهبندی نشده | بدون نظر
پرتره

بابا محمود ( پرتره تمام قد محمود فرجامی، تکنیک مداد سیاه روی کاغذ خط دار ۱۰*۱۵ cm) ،اثر نقاش معاصر سهراب فرجامی (۱۳۸۲- )
- یک اثر حیرت انگیز، به راستی حیرت انگیز…
کریزی اسهول، منتقد هنری مجله مد
- چشمهایش… چشمهایش!
کوچک علوی
- این است پایان دنیا و تاریخ شنگولیسم…
فرهاد مرادپور
- قربون چشمای شهلای بچه برم الهی…
مادر محمود فرجامی
- تجسم حقارت ها و عقده های فروخفته نسلی که بودنش، نوشتنش و خندیدنش به عفن جلفی و بی سوادی آلوده است. که من نیستم، ارزانی خوشان باد که اگرم مشت به تخمان چشمم زنند دندان به پای سگ نمی برم.
انگلیس، حومه لندن، قصر ساسکس، ا.گ. صاحاب فروغ فرخ زاد
- هیچکس تا به حال بهتر از این نتوانسته عمق تفکرات خوشحالانه و شنگولانه محمود را به نمایش بگذارد و از این پس هم نخواهد توانست.
مادر سهراب فرجامی
- این چنین شیری خدا هم نافرید!
عبدالکریم دباغ
- خفه شو کافر!… اصلا همه تون خفه شید…
مج مجی، هنرمند مسلمان و بابای بچه های آسمان
- ببخشین ها… می خاستم بپرسم شما چه ژلی زدین که اینقدر باحال موهاتون سیخ وایساده؟ من که آتیش گرفتم ولی موهام سیخ نشد.
ملیکا… ۱۳ ساله، از زیر اتو
- عرضیات وجودی و ماهوی این موجود گویی که در این برگه ذی حیات تناسخ یافته… و اگر نبود عقاید مشعشع حاج ملا هادی سبزکاری رضوان الله تعالی علیه که انتقال اعراض را محال می دانست، ای بسا که همین را محمود فرجامی گرفته، پرونده دیگری بارش می کردیم
میر عبدالله، سردبیر خردکامه
- ئه… ئی که مویُم!
محمود فرجامی
فرستاده شده در بی دستگان | دیدگاهها خاموش