باران در دهان نیمه باز

بهتر شده؟

چهره‌ی آبی‌ام پیدا نیست!

حالا این درست که من آدم لایتچسبکی هستم ولی هیچ نمی‌فهمم چرا در لینکدونی هیچکدوم از وبلاگ‌ها و سایتهای همکاران - به خصوص اونجا که به “خبرنگاران” لینک دادن- نه اسم خودم هست و نه اسم وبلاگم.
نه… فایده‌ای نداره… مقاومت بی‌فایده است…تسلیم… آقا منم از این به بعد دوم خردادی و سمپات معین. اوکی؟

مادر فرشته ها

“زن به شیشه ها کوبید، یک بار، سه بار ، ده بار . و صدای شیشه ها که خرد میشد و به زمین می ریخت ، نفس همه رو بند آورده بود. خونی که بیرون می پاشید مادرم رو وحشت زده فرستاد توی اتاق. من اینقدر ایستادم تا النگو های نازک طلای زن ، سرخ سرخ شد. فرشته ها فقط نگاه میکردن. مثل من و بچه های کوچه. و زبونشون بند اومده بود. وقتی نه شیشه ای موند و نه توانی برای شکستن ،” زن دیوه” دستهاش رو بلند کرد مچ های خونیش رو به مرد نشون داد و در حالیکه می لرزید رفت توی خونه. صدای صلوات کوچه رو پر کرد. و مرد خجالت زده با آب ، خون جلوی درو خرده های شیشه رو شست.”
شرح کامل این خاطره جذاب از بابونه را در اینجا بخوانید.
من که خیلی از این کارها کردم. یک بار برای ادب کردن داداش بزرگم سی چهل تا دیازپام خوردم و اگه زود مادرم نفمیده بود الان خدمتتون نبودم. ده سال هم نداشتم!

کامنتی از یک دوست تبریزی

این کامنت را دوستی که خودش تبریزی است و وبلاگ نویس برای یکی از یادداشتهای من گذاشته بود. احساس کردم که جالب است، دستِ کم از جهت خبردهی و مشاهدات نزدیکش:
“به نظر بنده که خود در تبریز می باشم و از نزدک بر وقایع مطلعم بیشتر اعتاضات اعتراض به حاکمیت است و بیشتر معترضین اصلا به فکر کاریکاتور و زبان ترکی و… نیستد بلکه این بهنه ای شده برای اعتراض آنها البته بنده نمی گویم که سامان دهی این حرکات با تجزیه طلبان نیست بله هست اما مردم به قصد دیگری در خیابان هستند .
بیشتر افراد معتقد هستند حالا که این جو به پا شده باید از آن برای بر اندازی استفاده کرد فارغ از این که این حرکات علاوه بر این که امتحان شده و شکست خورده است ؛ شالوده ای تجزیه طلبانه و قوم گرایانه دارد و از بنیه اشتباه است .
این حرکات در آذربایجان یک موج پوپولیستی است و در اثر پتانسیلی است که از ۱۸ تیر در مردم زخیره شده بود لیکن صد حیف که در این راه تخلیه گشت .
آخرین اخبار آذربایجان : بسیاری از تجزیه طلبا ن از ترس رژیم متواری هستند بسیاری از آنان دستگیر شده اند . و بسیاری در حال بازداشت در ضمن در تمام شهر ( تبریز ) دوربین کار گذشته شده حتی در کوچه ها و تمامی نقاط فیلم برداری می شود . برخورد ها به قدری سخت گیرانه بوده است که بسیاری از تظاهر کننده ها از کار خود پشیمان هستند . در ضمن بیشتر کشته ها نه تجزیه طلب بلکه مردم عادی ( تماشاگران ) بوده اند گویی مردم این صحنه ها را با پیک نیک اشتباه گرفته اند .”

پاپیون

این طنز ابراهیم نبوی (که البته به نوشته خودش مال یکی دیگه‌اس و نبوی بازنویسی و اصلاحش کرده) اونقدر منو خندوند که اشکم در اومد. انتخاب سوژه‌ش بیست بود.
البته به عنوان کسی که به طنزنویسی علاقه‌ داره غبطه هم می‌خورم به اینکه آدم شرایطی داشته باشه که بتونه سو‍ژه‌های تاپ و توپ شکار کنه.
باور کنین واسه همین دوتا طنز اخیرم که با هزار خودسانسوری نوشتم و توی گویا هم منتشر شدند (+و+) اونقدر هشدارهای هولناک شندیم که… (به تیتر مراجعه شود!!)