
این خانم را که به گردن آقا چفیه میاندازد، می شناسید؟

لیلا خالد است جانم. لیلا خالد!
فرستاده شده در دستهبندی نشده | بدون نظر
هزار بار معذرت!
در مدتی که بخش کامنتهایمان خراب بود، هر بار از خواننده ها می خواستم که اگر نظری دارند از طریق بخش تماس با ما به صورت ای میل بفرستند. اخیرا متوجه شدم که مدتیست این بخش کار نمی کنه. آخرین نامه ای که من از طریق بخش تماس با ما گرفته ام مربوط به دهم مارس ۲۰۰۶ است (حدود نیمه های اسفند ۸۵). در نتیجه اگر بعد از این تاریخ از بخش تماس با ما برای “محمود فرجامی” یا “مدیر سایت” نامه ای فرستاده اید، بدانید که با عرض شرمندگی نرسیده. لطفا دوباره بفرستید.
ضمنا من به همه نامه ها جواب می دم. اگر نامه ای برام فرستاده اید و جواب داده نشده، پس نرسیده. ای میل من اینه:m_farjami در یاهو دات کام.
فرستاده شده در دستهبندی نشده | بدون نظر
درباره "تازه ها"
راستی یادم رفته بود بگم که اگه می بینید، بخش تازه ها (یا همون لینکدونی خودمون!) جدیدا جون گرفته به خاطر اینکه من و جعفر محمدی و آرش موسوی هر سه با هم لینک هاشو می ذاریم.
اگه کسی خواست که لینکشو در این قسمت (که مستقیما تو ۷ تا وبلاگ درج می شه)بذاریم، از طریق ای میل خبرمون کنه.
حالا که رفتم تو مایه اخلاقیات(!) بد نیست یه بار دیگه هم بگم که لوگوی دبش کار آرمان انزان پوره که افتخاری کار کرد.
فرستاده شده در دستهبندی نشده | بدون نظر
به قلم افسار نزن، موسای عزیز!
این کامنت را یک نفر برای خوابگرد گذاشته. صرفنظر از مرافعه ما و اینکه له یا علیه کیست، خیلی خوشم آمد و رویم تاثیر گذاشت:
“چرا باید دایره نوشتن را اینقدر تنگ کنیم و به قلم افسار بزنیم که معنویت از سر و رویش ببارد؟ اصلن خوابگرد عزیز چطور به خودش اجازه میدهد که دنیای مجازی را با تعریفهای خودش محدود کند. آقای خوابگرد عزیز خواهش میکنم کمی فکر کنید و اجازه دهید(که البته دست شما نیست!) هرکه هر چه دل تنگش می خواهد بگوید و بجوید از دنیای خودش. بگذارید همه خودشان باشند و ببینیم تا کجا رفته ایم. قصه شما قصه موسی و چوپان است که با خداوندگار مجازی به گفتگو نشسته بود. موسای عزیز خواهش میکنم چوپانها را اگر درک نمیکنی به حال خودشان رهایشان کن. من هم حالم از معنویتی که تو از آن حرف میزنی به هم میخورد. خودداریهای عارفانه و سالکانه و زندگی که بوی عفن عرفانش تا کیلومترها میرود. معنویت من بوی سیب و قهوه و دود سیگار همین بچههای سانتی مانتال کوچه بازار است که فلانی را دیدهاند و فلان را باختهاند. تا کی میخواهی درسمان بدهی آقای موسای عزیز؟ چرا خود بودن و هرچه که دوست داریم باشیم را اینقدر به بوته نقد میسپارید؟ گاهی ابتذالاش میخوانید گاهی چرت و پرتاش؟ آقایان راه آبادی را اگر بلدید و به آبادی رسیدید ما همین کنار جاده حال میکنیم و از خیر آبادی میگذریم. من با همین ناآبادانی کنار جاده حال میکنم آقا! آبادانی و معنویت از آن شما.”
فرستاده شده در دستهبندی نشده | بدون نظر
مو قشنگ!

صاحب عکس فوق (که از وبلاگ بیلی و من کش رفته شده)مولانا مهدی جامی -دامت وبلاگه- است.
با کسب اجازه از محضر مرجع تقلید بزرگ وبلاگستان، به اطلاع نامبرده میرساند، تیریپشان جوادی به نظر میرسد!
خواهشمند است یا این طرف را دراز فرمایید، یا آن طرف را کوتاه!
فرستاده شده در دستهبندی نشده | بدون نظر