کسی از حسین درخشان خبر داره؟ من هنوز مطمئن نیستم بهسلامت از کشور خارج شده باشه و به همین خاطر نگرانشم. راستی حسین رو تو شرق دیدم. همونطور که بچهها میگفتن خودش دوستداشتنیتر از وبلاگشه! خیلی تحت تاثیر جو داخل قرار گرفته بود. پرسید چطور تورو تا بحال نگرفتن؟ گفتم چون خط قرمز رهبری رو رعایت میکنم و بعد بهش چند تا از تندرویهاش رو یادآوری کردم. قبول داشت و میگفت وقتی برگردم این نکته رو رعایت میکنم. (اینم خدمت ما به نظام!) قرار بود 5شنبه یا جمعه بره. کسی ازش خبر داره؟
بایگانی ماهیانه: ژوئن 2005
احمدینژاد، نه 2 ؛ تلفنها را برداریم
سلام
دوستان حريف از تبليغ خانه به خانه دارد استفاده ميكند. مبادا عقب بيفتيم و صرفا به وبلاگها و بحثهاي خودمان اكتفا كنيم. صداهاي ما هم محدود است و هم اينروزها تحت فشار. امروز دستكم سه روزنامه طرفدار اصلاحات منتشر نشدند و خبرهاي رسيده حاكي از آن است كه شرق از دكهها به صورت يكجا خريده ميشود!
تلفنها را برداريد. زود! به همه خطر بزرگ را گوشزد كنيد و به جاي بحثهاي وقتتلفكن، از اقوام و خويشان بخواهيد به هاشمي راي دهند.
اين مطلب را هم به هر صورتي كه صلاح ميدانيد نقل كنيد.
ضمنا، براي اعلام حمايت و لينكدهي به “سخنگاه” برويد. آنقدر لينكها زياد شده كه نميرسيم وبلاگهاي خودمان را چك كنيم.
احمدینژاد، نه 1
لطفا متن حمايت از هاشمي را در سايتها و وبلاگهايتان قرار بديد و لينكش را براي من بفرستيد تا شما رو به ليست حاميان اضافه كنم.
لطفا این مطلب را نقل کنید
بعد از واقعه بالا كشيدن احمدينژاد (يا به تعبير بازتاب: سونامي احمدينژاد) خيليها خطر را احساس كردهاند. من كه فكر ميكنم تكليف همه كساني كه هنوز هم اندكي به آزاديهاي سياسي و جريان اصلاحطلبي دلبستگيدارند، مشخص باشد. راستش تا همينجا هم به اندازه كافي در مقابل پوپوليسم و عوامگرايي بازنده بودهايم و اين آراي بالا مشروعيت آنها تضمين شدهاست. واي به روزي كه شوخي-شوخي اين بابا رييس جمهور هم بشود!
لطفا به جايجرزني و اينجور كارها، سريعاً نيروهايتان را براي هاشمي بسيج كنيد. من هم احتمالا وارد فاز عملي بشوم.
در اولين اقدام لطفاً اين شايعه كه “كساني كه در دور اول در انتخابات شركت نكرده اند، حق شركت در مرحله دوم را ندارند” را تكذيب كنيد.
اين اولين اقدام طرف مقابل، براي مقابله با شركت “تحريميها” است.
يادمان باشد: خيلي از فاجعهها در اين مملكت كاملا شوخي-شوخي بهوجود آمدهاند!
چند نکته در مورد مقاله “حکایت انبارهای جوالدوز…”
نمیدونم چرا اینقدر باید هر مطلب صریح و واضح رو n دفعه تکرار کرد. اونم وقتی که یه مطلب رو اینترنت حی و حاضره و میشه m بار به اون مراجعه کرد! ولی فعلا گویا چارهای نیست. پس عجالتاً این چند نکته پایین رو مد نظر داشته باشید:
1-من کی از قالیباف حمایت کردم که اینهمه طرفدارهای دکتر معین اونو تو بوق میکنند؟ اگه منظور مقاله “در دفاع …” است که باید بگم تو اون مقاله هم به صراحت نوشته بودم من به قالیباف رای نمیدم و فقط حرف سر این بود که اگه نمیخوایم یه نفر رای بیاره از روشهای اخلاقی(هرچند تند) و دموکراتیک استفاده کنیم. تازه بعد هم - هرچند از دید عافیتطلبانه نوعی “خریت” محسوب میشد و برای من هیچ سودی نداشته و نخواهد داشت- رسما از هاشمی حمایت کردم.
2-بنده هیچ وابستگی و حتی ارتباطی با ستاد هیچ کس ندارم. تازه اگه داشتم هم هیچ مسالهای نبود و خودم اعلام میکردم. مگه الپر (که روابطمون با هم بد نیست) که رسما تو ستاد دکتر معینه و برای اون و علیه دیگرون تبلیغ میکنه، کار بدی میکنه؟
این دیگه چه جور روشییه که جواب استدلالهای من با ادعای “عضویت ستاد و پول گرفتن” داده میشه؟ یادتون میاد وقتی اکبر گنجی بر علیه جناح راست و کیهان مقاله مینوشت، شریعتمداری در جواب مینوشت “گنجی مادر خود را یکبار کتک زده”! و همیشه هم مدعیه که مخالفینش از خارج پول میگیرن؟ حالا کی بیشتر به شریعتمداری نزدیکتره؟ منی که خیلی روشن و واضح نظراتمو میگم یا…؟
3-دوستان طرفدار معین میگن گذشتهها گذشته و آدما تغییر میکنن در نتیجه از این حرفا که معین دهه 60 و هفتاد چه کرده، نمیشه تحلیل درستی برای آینده ارائه داد. به خدا راست میگن. منم حرفم همین بود. توی همین مقاله هم نوشتهام :” من خود به شخصه هیچ علاقهای به یادآوری گذشتهها نداشته و به “ایجاب” بیش از “سلب” معتقدم و فکر میکنم چون در گذشته شرایط با امروز فرق داشته است و اصولا هر شرایطی محصول مولفههای اجتماعی، سیاسی، بینالمللی و… بیشماری است که آنها را به هیچ عنوان نمیتوان بازتولید کرد، در نتیجه باید از قضاوت پرهیز کرد.”
اما چطوره که هاشمی حق تغییر نداره ولی معین داره؟ چطوره که قالیباف نمیتونه تغییر کنه ولی معین میتونه؟ بابا یه بام و دو هوا که نمیشه!
میخواین باور کنین نمیخواین نکنین. ولی من نه به افشاگری معتقدم و نه قصد همچین کاری داشتم. معین رو هم خیلی دوست دارم ولی بالاخره باید یه جایی به دوستان فهموند که روششون درست نیست و دیگرون هم میتونند از روشهای اونا استفاده کنند.
زبونم لال نمیخوام خودم رو با کسی مقایسه کنم؛ ولی یه سوال دارم:
— اگه من واقعا فکر کنم رای آوردن معین بدتر از رای آوردن هاشمیه؛ مجازم ده درصد کارهایی رو که گنجی علیه هاشمی انجام داد، علیه معین انجام بدم؟
بالاخره نوشتم
الان ساعت یه ربع به پنج صبحه و من بالاخره بعد چند روز کلنجار رفتن با خودم و بعد از 20 ساعت کار بی وقفهی امروز، مقالهم رو نوشتم و برای سردبیر گویا پست کردم.
دارم از خستگی میمیرم اما احساس میکنم بار سنگینی از دوشم برداشته شده.
برم بخوابم.
برادر گرامی، جناب آقای معظمی (مد ظله العالی)
از شما که با استفاده از دسترسی به سیستم لینکدهی سایت دبش، این سایت وزین را مبدل به ستاد انتخاباتی دکتر معین نمیکنید؛ صمیمانه سپاسگزاریم.
!Kiss
کامنت ها
نمي دونم اين بخش كامنت هاي دبش چه مرگش شده. انتخابات هم، چنان همه رو به خودش مشغول كرده كه هيچ كدوم از بچه هاي فني رو نمي تونم پيدا كنم. تازه يكي هم كه پيدا بشه، لابد منتظره تا خدا تومن پول رو كني تا جواب سلامت رو بده. فكر كنم تو اين چند روز آينده، بعضي ها اگه رفيقشون در حال غرق شدن هم باشه، بگن: “اوكي… فقط صبر كن انتخابات رد بشه، الان سرم شلوغه… مممم حالا چند ميدي؟”!