بايگانی May 2008

ماجرای کیهان و اوبامای بوشهری و آسوشیتدنیوز!

یادتان می آید چند بار گفته بودم که هدف از ساختن خبرهای کمیک در آی طنز، اعتراض به وضعیت بیمار خبری و لمپنیسم رسانه ای و زردی ژورنالیسم ایرانی است؟ یادتان می آید گفته بودم نقل این خبرها - که ساختگی بودن و غیرواقعی بودن از سر و رویسان می بارد- در رسانه های رسمی و در قالب خبرهای واقعی نشان دهنده واقعیت تلخِ بیماری خبر ماست؟ هیچ فکر کرده اید با درک این مکانیسم غلط، چه سواستفاده ها می توان کرد؟ ندیده اید که چقدر دارند سوء استفاده می کنند؟ این خبر را به نقل از روزنامه دولتی و محافظه کار کیهان بخوانید:

آسوشيتد نيوز:اجداد اوباما ايراني و اهل بوشهر بوده اند

منابع موثق خبري مي گويند، هيچ مي دانيد كه سناتور «باراك اوباما»ي آمريكايي كه شايد «بختش بزند» و رئيس جمهور هم شود، ايراني الاصل «از آب» درآمده است.
در واقع، آن طور كه «ايتارتاس» گزارش مي كند، گزارش «آسوشيتدنيوز» به ما مي گويد كه شخصي به اسم دكتر «اندي واسهول» از موسسه تحقيقات تاريخي دانشگاه معتبر «ام.آي.تي» آمريكا، اعلام كرده كه طبق تحقيقاتش، «باراك حسين اوباما» اصلا اهل جنوب ايران و شيعه است! به عبارت ديگر، اصل و نسبش همان خانواده معروف «اوباما»ي «بوشهر» است كه در دوران قاجاريه جلاي وطن كرده و طي چند نسل سر از آمريكا درآورده است! به اين ترتيب كه، جد بزرگش در واقع «ميرحسن خان اوبامايي» كه از ميرآب هاي معروف «بوشهر» بوده (و به همين خاطر هم اسمش «اوباما» يا «آب با ما» بوده)، بعد از يك نزاع خونين با سقاباشي «ناصرالدين شاه قاجار» از اين شهر فرار كرده و به مرز عثماني مي رود و بعدش، در «حلبچه» به عنوان تاجر زردچوبه و سپس به عنوان تاجر زعفران فعاليت كرده و رفته «حلب» (در سوريه فعلي)! ظاهرا، «ميرحسن خان» همانجا هم فوت مي كند و پسرش، «علي اصغر اوباما» به خاطر ضديت اهالي عثماني با شيعيان ايراني، راه «طرابلس» را پيش مي گيرد و آنجا به تجارت تنباكو مشغول مي شود! اما، بعد از اينكه قليان چاق كردن در آنجا ممنوع مي شود، اين خانواده هم «تكه پاره» شده و هر «تكه اش» به جايي مهاجرت كرده است! مي گويند، حالا اين وسط پدربزرگ «حسين» كمي قبل از جنگ جهاني دوم مي آيد و به همراه خانواده اش به جنوب غربي آفريقا مهاجرت و براي امرار معاش هم از پشم شتر پارچه درست مي كند طوري كه، بعد از جنگ «برك» (همان «باراك» )ايراني كلي محبوبيت پيدا مي كند و شهرتش به آمريكا و به گوش معاون شهردار «واشنگتن» مي رسد، كه او را به «لس آنجلس» دعوت مي كند! خلاصه، اين جوري مي شود كه جناب پدربزرگ در تگزاس مستقر مي شود و به توليد و تجارت «برك» مي پردازد، اما چون واردات شتر و پشمش به آمريكا ممنوع مي شود، او هم ورشكسته مي شود! گزارش ها باز هم مي گويند، پدر «باراك» كه اسمش «حسين اوباما» بوده، بعد از مدرسه و دانشگاه تابعيت ايراني- آمريكايي مي گيرد و بعدش هم با يك دختر مسيحي ازدواج مي كند و به اصرار همسر و خانواده همسرش دينش مي شود «اسلامي- مسيحي»! و چون نمي تواند اسم ايراني روي پسرش بگذارد، پس اسمش را مي گذارد «باراك» (همان «برك») و اسم خودش را در اسم بچه مي گنجاند (باراك حسين اوباما). حالا، مي گويند افشاي اين موضوع مي تواند كلي دردسر براي آينده سياسي جناب «اوباما»ي آمريكايي درست كند!
بهرحال، تا حالا كه خود «اوباما» كه خودش را كشته تا حمايت صهيونيست ها را جلب كند، در اين مورد اظهارنظري نكرده است.

این خبر عینا از آی طنز نیوز که یک سایت طنز است، برداشته شده. فقط دو سطر اول و آخر (که ایتالیک کرده ام) از کیهان است که درباره اعتبار آنها هم ... به قول معروف؛ ولله چه عرض کنم!

سایت طنز است، نامش طنز است و از همه مهمتر عناصر داخل آن همگی طنزآمیزند، اما سرویس خارجی کیهان آن را نقل می کند (و اگر جلویش را نگیریم لابد بیست و سی تلویزیون هم بر اساس "مانبع موثق" کیهان، از آن گزارش نهیه می کند! ) یعنی در نقل یک خبر بعضا ذره ای به محتوای آن هم مراجعه نمی شود که ببینند با عقل جور در می آید یا نه، چه رسد به چک کردن منبعِ آن و مقایسه با سایر اخبار که از اصول بدیهی خبرنگاری هستند. خبری که نقل شده  یک "خبر دروغ"  نیست، بلکه صرفا یک "شوخی" است؛ یعنی حتی سعی نشده ظاهر آن هم شبیه به خبر واقعی باشد. از این امر، قیاس کنید که با ساختن خبرهای دروغ با ظاهر واقعی، چقدر می توان بر این موج سوار شد. کاری که به شدت در ایران رواج دارد و اولین و مهمترین عامل آن هم بی سوادی، بی دقتی و مسئولیت نشناسی همکاران خبرنگار ماست. همکارانی که "آسوشیتد نیوز" همانقدر به گوششان آشناست که "آسوشیتدپرس"!

من و امثال من، به عنوان منتقد و طنزپرداز وظیفه ای جز تلنگر زدن در اینباره نداریم. تلنگر را هم زدیم. آینه گر عیب تو بنمود راست؛ خود شکن آینه شکستن خطاست... 

 

عشق به زور و مهر به چمبه!

من هر روز در لابلای خبرهای متفاوتی که می خوانم، طنزهای غیرعمد زیادی پیدا می کنم.  طنزهایی که نه گوینده می خواسته آنها را بوجود بیاورد و نه بعضا ربطی به موضوع خبر دارند.

مثلا محمدرضا خاتمی و همسرش، زهرا اشراقی خواسته اند در مصاحبه ای به خبرهای جنجالی در مورد عروسی دخترشان با پسر خرازی، پاسخ بدهند. ببینید در انتهای مصاحبه، خانم اشراقی چه طنز غیرعمدِ خنده دار و در عین حال تاثر برانگیزی ساخته است:

ارتباط ما با خانواده آقای خرازی به سیاست ربطی ندارد. ایشان دوست چندین ساله ما هستند و بچه‌های ما با هم بزرگ شده‌اند. من می‌توانم به جرأت بگویم پسر آقای خرازی خیلی عاشق فاطمه بود، منتهی من دوست نداشتم دخترم در سن پایین ازدواج کند و می‌گفتم باید درسش تمام شود. اصلا هم دوست نداشتم که دخترم بگوید این پسر تحصیلاتش خوب است، از لحاظ مالی وضعیت مناسبی دارد و به همین خاطر قبول می‌کنم. دوست داشتم دخترم با عشق ازدواج کند، چون خیلی به این موضوع علاقه دارم. این اتفاق افتاد و دخترم با عشق و علاقه ازدواج کرد و گرنه من محال بود اجاره بدهم سر سفره عقد بنشیند.

چنین گزیده ای نه سزاوار احترامی است نه فرشادمهر نه دفتر طنز نه سوره مهر... و نه ما!

کتاب "طنزآوران امروز ایران" جلد اول را از انتشارات سوره مهر در نمایشگاه کتاب خریدم. جلد اولش گزیده آثار منوچهر احترامی است به کوشش فریبا فرشادمهر. اول که کتاب را دیدم خیلی خوشحال شدم اما بعدش خورد توی ذوقم. وقتی کاری نام "گزیده آثار" را دارد، وقتی این گزیده آثار مربوط به یکی از بزرگترین طنزنویسان معاصر است که شیوه های بسیاری را آزموده و پناه سال آزگار در مهمترین مطبوعات طنز این ممکلت قلم زده، وقتی این کتاب از سوی معروفترین نهاد دولتی  مرتبط با طنز(دفتر طنز حوزه هنری) منتشر می شود، وقتی گردآورنده خودش دستندرکار ادبیات و طنز است... چیزی بیش از این مورد انتظار است.

مقدمه ای که خانم فرشاد مهر نوشته، چند کلامی است درباره منوچهر احترامی که هرچند می تواند جالب باشد (مثلا برای قرائت در مراسم بزرگداشت احترامی) اما اصلا شایسته کتابی درباره احترامی و قلم فرشادمهر نیست. این را مقایسه کنید با مقدمه تحقیقی رویا صدر بر کتابچه پنجم "طنزپردازان معاصر " درباره کیومرث صابری فومنی یا حتی نوشته کوتاه اما بسیار پرمایه ابراهیم نبوی در "کاوشی در طنز" درباره پرویز شاپور که به جای تعارفات معمول -یا دست کم در کنار آنها- بررسی و نقدیست درباره کلیه آثار آن شخص؛ با نگاهی کلی و مثالهایی واضح و روشن.

پس از آن نوبت به مصاحبه فرشادمهر با احترامی می رسد که کتبی است. خاصیت مصاحبه کتبی آن است که نسبت به گفتگوی رودررو بی روح است اما در عوض انسجام بیشتری دارد. پاسخ های احترامی البته به همین خاطر منسجم تر و بامزه ترند اما سوالات نه چندان. و من نمی دانم در چنین مصاحبه ای سوالاتی مثل "درباره ده شلمرود بگویید، آیا این ده وجود خارجی دارد" (ص23) یا "مشخصه یک طنز خوب را در چه می دانید" (ص29) چکار می کنند!

اما اشکال بزرگتر این کتاب پس از این که گزیده آثار رسما شروع می شود، نمایان می شود. همانطور که اشاره کردم، در گردآوری این "گزیده آثار" منوچهر احترامی، به ایام ماضی اشاره ای نشده است. انگار آن منوچهر احترامی که در توفیق و رفتگر و آهنگر و فردوسی و تهران مصور و بامداد و درنگ سالها قلم زده زیاد برای دوستان محلی از اعراب نداشته است. تازه از میان همین آثار متاخر احترامی هم اصلا معلوم نیست با چه معیاری این آثار –که بعضا جزو کارهای متوسط احترامی اند- برای چاپ در "گزیده آثار" انتخاب شده اند.
اما اگر با این توجیه که "سلیقه ها متفاوت است" بتوان از کنار این اشکال نه چندان کوچک گذشت، از اشکال بسیار بزرگتر این کتاب که به نظر من حاوی نوعی اهانت به خوانندگان است نمی توان چشم پوشی کرد.


این کتاب تجسدی از بی سلیقگی و بی مبالاتی و نشان دهنده باری به هر جهتی دستندرکاران انتشار آن است. حالا دیگر حتی انتشاراتی هایی که گنج العرش منتشر می کنند هم می دانند که اشکالات تایپی و ویرایشی و صفحه آرایی بد به اعتبار یک کتاب لطمه می زند. نزدیک چهل سال است که مفهومی به نام "ویراستار" به همت انتشارات فرانکلین در ایران وارد شده و در این یکی دو دهه در ایران جاگیر و پاگیر شده. آن ناشرانی که اعتباری دارند، برای هر کتابی ویراستار جدایی اجیر می کنند و آنهایی که پول این کار را ندارند، یکی از کارمندانشان را می نشانند به تصحیح متن و باربینی صفحات.
اما انگار هرچقدر سازمان های فرهنگی دولتی تر و مسائل مالی شان کمتر می شود، این قبیل مسائل در نظرشان کمرنگتر می شود. واقعا جا دارد که به اساتید و ادب شناسان و هنرمندان واقع در حوزه هنری و به خصوص دفتر طنز خسته نباشید گفت که بعد سالها نشستن و شاخ غول شکستن، چنین کتابی داده اند بیرون که در هر صفحه اش محال است که یکی دو تا سوتی املایی و ویرایشی و صفحه آرایی یافت نشود. مثلا:

  • اصولا منطق آوردن این آثار نامشخص است. نه دسته بندی موضوعی دارد نه روال تاریخی و نه هیچ معیار دیگری. گویی تاسی ریخته شده و یک سری بریده های مجلات به حروفچین داده شده و والسلام!
  • فونت و اندازه تیترهای هر متن بی قاعده است. بسیاری جاها تیتر اصلی توسفید است و زیر آن با قلمی ریزتر و توسیاه تکرار شده (مثل ص123) اما بعضی جاها چیزکی آن بین آمده که معلوم نمی کند چیست (مثل ص 85) و باز بین فونت همین چیزک ها هم فرق است (مثلا ص 85 تو سفید است و ص157 توسیاه). بماند از مطلب "مراسم استقبال در ولایت ثلاث" که اصولا چنان قلمها و تیترها و میان تیترها به هم می ریزد که فهم ربط آنها به هم ازفهم نثر قاجاری احترامی آسانتر نیست!
  • در اکثر مطالب، منبع محذوف است و معلوم نیست مطلب برای بار نخست در کجا و کی چاپ شده است. ( مثل مطالب رستم و سهراب، یک قصه به دو روایت، امیر ارسلان در سلسبیل!... ) تازه در آن معدود جاهایی هم که منبع ذرک شده، روالی وجود ندارد. در یک جا (ص41) در زیر مطلب آمده "گل آقا، سال ششم، شماره شانزدهم" و تاریخ ذکر نشده در حالی که در جایی دیگر (ص54) پس از پاورقی و داخل پرانتز صرفا نوشته شده "هفته نامه گل آقا".
  • بعضی جا ذکر شده که مطلب منقول را احترامی با چه اسم مستعاری نوشته و بعضی جا ها نه. در جایی مثل ص 143 چنان اسم در تیتر داخل شده و به اندازه و قلم آن درآمده که تشخیص آن سخت است. همچنین در ص184 سه پاورقی مطلب چنان داخل متن شده اند که احتمالا خود آقای احترامی به سه ربع وقت برای تشخیص آنها نیازمند باشند!
  • از  زمان گوتبرگ مرحوم تا حال سه جا برای پاورقی (پانویس ) در نظر گرفته می شود: آخر صفحه، آخر بخش و آخر کتاب. اما ازص 201 تا 215 این گزیده، که مربوط به "پیر ما گفت" است، فصل جدیدی در تاریخ ویرایش و سجاوندی گشوده می شود. در این صفحات پاورقی ها در داخل متن آورده شده اند! مثلا ص 208 با پاورقی شروع می شود و با یک "پیر ما گفت" دیگر ادامه می یابد و این بداعت (با کسر با و بر وزن فضاحت) در چند جای دیگر هم تکرار می شود.

و در کنار اینها غلط های املایی و تایپی فراوان و سجاوندی های نامناسب و فاصله های بی ربط بین خطوط (اینترها) و کژسلیقگی ها در پاراگراف بندی و بولد کردن های چشم خراش(!) و نظایر این ها فراوانند که به چشم خوانندگان – و اگر ان شالله گردآرندگان و اساتید مستقر در دفتر طنز و انتشارات سوره مهر حوزه هنری (با اعتبارهای افزوده ی هفت و نیم میلیاردی) حوصله خواندن بکنند، به چشم آنها هم- بی هیچ زحمتی خواهد آمد.

 در پایان ضمن عرض یک خسته نباشید و دستمریزاد دیگر به دستندرکاران عریض و طویل این مجموعه، از اینکه بلد نیستم به سنت مالوف نقدم را با تعریف و تمجید از کار ارزشمند آنها شروع کنم عذرخواهی می کنم. هرچند که در پایان صمیمانه آرزو می کنم در آینده شاهد کارهای بهتری باشیم. که آرزو بر جوانان عیب نیست!
 

تغییرات

می خواهم تغییراتی در دبش و آی طنز بدهم. هم از لحاظ ظاهری و هم از لحاظ محتوایی. اول اینکه شکل ظاهری دبش را باید تغییر داد، یا دست کم تصحیح کرد. فکر می کنم علاوه بر بعضی جوادبازی های گرافیکی، شلوغ و پلوغ هم هست. می خواهم صفحه اول را از سه ستون به دو ستون کاهش بدهم. همه نوشته ها و عکس ها را بریزم در یک ستون و ستون کناری هم برای لینک ها و موارد ضروری. این کار البته مستلزم این است که ستون براده ها را با ستون اصلی ادغام کنم. خب می کنم! والبته این هم شاید مستلزم آن باشد که کمتر و گزیده تر بنویسم که خب می نویسم!

دوم باید سروسامانی به کارآی طنز بدهم. باز، هم از لحاظ گرافیکی و هم از لحاظ محتوایی. الان فقط بخش لینکهای آی طنز منظم کار می کند که البته در حد خودش موفق هم شده. هر لینکی که در آی طنز داده می شود چیزی بین 100 تا 400 بار روی آن کلیک می شود که البته بخش زیادی از کلیک کننده ها از وبلاگهایی که مشترک لینکهای آی طنز هستند مستقیما به آدرس های مورد نظرشان منتقل می شوند. حدود ده نفر از دوستان، با آی دی هایی که در اختیار دارند زحمت انتشار لینکها را می کشند که بدون بازبینی منتشر می شوند (هر چند که بعضا بعد از انتشار اصلاح می شوند) اما متاسفانه بعضی فقط و فقط به خودشان لینک می دهند که یک مقداری کم لطفی است (البته طبیعتا به ما و نه خودشان!)
 
بخش های دیگر احتیاج به اصلاحات بیشتری دارند. البته بخش اخبار آی طنز نیوز بد نشده و در راستای همان ایده اصلی قرار گرفته. ایده اصلی، ساختن خبرهای طنزآمیز با کنایه و انتقاد از وقایع روزمره، در کنار هجو خبرگزاری ها و سایت های خبری ریز و درشت اینترنتی است که بعضا در نهایت بی اخلاقی و جوادبازی، بر روی اینترنت مشغول به خبرسازی و خبربازی هستند. تا حالا سعی شده خبرهای آی طنز نیوز طوری ساخته شوند که حتما کدهای جعلی و هجوآمیز بودن آنها مشخص باشد تا به سمت "سرکار گذاشتنِ" صرفِ ملت پیش نرود. من ادعا می کنم تا الان در هر خبر آی طنز نیوز، دست کم سه چهار انتقاد از واقعیت های تلخ و گزنده ایران وجود دارد و این در کنار انتقاد دائمی این بخش، از جامعه بی در و پیکر خبری ایران است.
با همه اینها فکر می کنم ترکیب بندی فعلی آی طنز نیوز طوری است که انگار بخش خبرهای طنزآمیز آن، اصل کار است. باید فکری به حال این کرد. فعلا به نظرم می رسد که بهتر است ستون اصلی (وسط) را به لینکها اختصاص بدهیم و اگر خبری هم خودمان تولید کردیم، لینکش را آنجا بیاوریم.
 
در مورد بخش جکها و کلمات قصار طنزآمیز هم که قبلا گفته بودم هدف جمع آوری بخش بزرگی از فرهنگ شفاهی است. متاسفانه این بخش هم جدی گرفته نمی شود و از آن چند نفری که قول همکاری داده بودند، درصدبالایی (در حدود 100 درصد!) توزرد از آب در آمدند. اگر کسی مسئولیت این بخش را به عهده نگیرد احتمالا حذف می شود.
بخش عکس و کاریکاتور هم به خاطر وقت زیادی که تنظیم و آپلود هر تصویر بر روی سرور می برد، حذف می شود.
 
در عوض بخش های مفیدی مثل زندگی نامه طنز نویسان و امکان دانلود کتابهای طنزآمیز و مقالات مفید درباره طنز به سایت اضافه می شود.
 
یک سری بخش ها هم شناور خواهند بود. یعنی امکان بالقوه برای آنها درنظر گرفته می شود، اما تا کسی پیدا نشود که مسئولیت آنها را درست و درمان قبول کند، راه اندازی نمی شوند.
 
در مورد گرافیک آی طنز هم فکر می کنم باید خیلی جمع و جورتر شود.
 
لطفا هر نظر و پیشنهادی که درباره دبش و آی طنز دارید، بنویسید که رویش فکر و اگر شد عملی اش کنم. بعد از این تغییرات گمان نکنم حالا حالاها وقت و دل و دماغ و سایر اعضا و جوارح این جور کارها را داشته باشم.
 
ضمنا اگر "یاری سبز" دارید هم اکنون نیازمندیم! (توجه کنید؛ گفتم سبز نه زرد و قهوه ای!)
 

پرتره


 

بابا محمود ( پرتره تمام قد محمود فرجامی، تکنیک مداد سیاه روی کاغذ خط دار 10*15 cm) ،اثر نقاش معاصر سهراب فرجامی (1382- )


- یک اثر حیرت انگیز، به راستی حیرت انگیز...
کریزی اسهول، منتقد هنری مجله مد


- چشمهایش... چشمهایش!
 کوچک علوی


- این است پایان دنیا و تاریخ شنگولیسم...
 فرهاد مرادپور


- قربون چشمای شهلای بچه برم الهی...
 مادر محمود فرجامی

- تجسم حقارت ها و عقده های فروخفته نسلی که بودنش، نوشتنش و خندیدنش به عفن جلفی و بی سوادی آلوده است. که من نیستم، ارزانی خوشان باد که اگرم مشت به تخمان چشمم زنند دندان به پای سگ نمی برم.
 انگلیس، حومه لندن، قصر ساسکس، ا.گ. صاحاب فروغ فرخ زاد

- هیچکس تا به حال بهتر از این نتوانسته عمق تفکرات خوشحالانه و شنگولانه محمود را به نمایش بگذارد و از این پس هم نخواهد توانست.
مادر سهراب فرجامی

- این چنین شیری خدا هم نافرید!
عبدالکریم دباغ

- خفه شو کافر!... اصلا همه تون خفه شید...
مج مجی، هنرمند مسلمان و بابای بچه های آسمان

- ببخشین ها... می خاستم بپرسم شما چه ژلی زدین که اینقدر باحال موهاتون سیخ وایساده؟ من که آتیش گرفتم ولی موهام سیخ نشد.
ملیکا... 13 ساله، از زیر اتو

- عرضیات وجودی و ماهوی این موجود گویی که در این برگه ذی حیات تناسخ یافته... و اگر نبود عقاید مشعشع حاج ملا هادی سبزکاری رضوان الله تعالی علیه که انتقال اعراض را محال می دانست، ای بسا که همین را محمود فرجامی گرفته، پرونده دیگری بارش می کردیم

میر عبدالله، سردبیر خردکامه
 

- ئه... ئی که مویُم!
محمود فرجامی

 

كتاب‌هايي درباره طنز و طنزنويسان

اگر کمی بیش از تفنن به طنز مشغولید و امسال هم گذارتان به نمایشگاه کتاب می افتد، توصیه می کنم این چند کتابی که در زیر معرفی کرده ام را بخرید. چون اصولا کتاب در حوزه طنزپژوهی چندان تالیف هم نمی شود چه برسد به رسیدن به مرحله انتشار، که مثل خط پایان دو ماراتن، از هر صد تا آدمی که از خط آغاز شروع کرده اند، یکی دو نفر بیشتر به آنجا نمی رسند. به خصوص در این دو سه ساله اخیر که خط نگه دارهای باحالی هم نصیبمان شده!

تمام کتاب هایی که معرفی کرده ام، بعد از انقلاب و در جمهوری اسلامی منتشر شده اند؛ هر چند که از آخرین چاپ بعضی ها سال ها گذشته و تقریبا نایاب هستند. با این حال انتشارات آنها را معرفی کرده ام تا اگر چاپ مجدد شده بودند و یا ته انبارها مانده بودند، بتوان راحتتر یافتشان. اسم این کتاب ها برای آنهایی که فقط حوصله شنیدن سرخط اخبار را دارند: برداشت آخر (+بیست سال با طنز، رویا صدر)؛ تاریخ طنز در ادبیات فارسی (حسن جوادی) ؛ چشم انداز تاریخی هجو (عزیز الله کاسب)؛ خنده سازان و خنده پردازان (+گفتار طرب انگیز، عمران صلاحی)؛ دخوی نابغه (ولی الله درودیان)؛ روزنامه توفیق و کاکا توفیق (فریده توفیق)؛ طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب (مرتضی فرجیان)؛ کوشی در طنز ایران (ابراهیم نبوی)؛ کتاب طنز(از سوی حوزه هنری)؛ طنزپردازان (گل آقا) و نشانه شناسی مطایبه(احمد اخوت).

و اینک مشروح اخبار!

------
پی افزود:

1- نادر جدیدی تذکر داده که طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب، سه جلده نه دو جلد. حق با اوست هر چند که من همچنان روی حرفم هستم چون دو جلدش را دارم!

2- یادم رفته بود توصیه کنم که اگر غرفه انتشارات "شباویز" را پیدا کردید حتما کتاب "خنده" اثر هانری برگسون ترجمه دکتر عباس باقری را بخرید. این کتاب تقریبا نایاب است و تا آنجا که من کتابفروشی های تهران را شخم زده ام، فقط در ته انبار خود این انتشاراتی می توان آن را یافت. به نظر من اهمیت خواندن این کتاب کوچک برای یک طنزنویس یا طنزپژوه در حد اهمیت مطالعه تاملات دکارت برای یک دانشجوی فلسفه است. نگران قیمتش هم نباشید، فقط 800 تومان است.

برداشت آخر، رؤيا صدر
رؤيا صدر يكي از سختكوش‌ترين پژوهندگان طنز و به‌ويژه طنز مطبوعاتي ايران است. «برداشت آخر» او، به بررسي طنز مطبوعاتي و مطبوعات طنز در دوره تاريخي پس از انقلاب اسلامي ايران تا زمان تدوين نهايي اين اثر، يعني اوايل سال 1384 مي‌پردازد. صدر پيش از اين، كتاب «بيست سال با طنز» را نيز منتشر كرده بود كه در آن در كنار تعريف طنز و شاخه‌هاي شوخ‌طبعي، ضمن گذري كوتاه بر تاريخ طنز، بررسي طنز معاصر، معرفي آثار طنز در عرصه كتاب و نشر و بررسي رخدادهاي طنز پس از انقلاب، چهره‌اي از طنز مطبوعاتي پس از انقلاب را نيز ارائه كرده بود. نگارش اين كتاب در سال78 پايان يافته و در سال 81 منتشر شده بود اما پس از انتشار، صدر ضمن بازنگري در محتواي آن، به طور مستقل به طنز مطبوعاتي پرداخته و حاصل كتاب «برداشت آخر» شده كه از كيفيت و دقت‌نظر بهتري نسبت به «بيست سال با طنز» برخوردار است. پیشنهاد خود خانم صدر این است که اگر «برداشت آخر» را خریدید، «بیست سال با طنز» را نخرید، ولی پیشنهاد من این است که هر دو را بخرید، صواب است!

اين كتاب 4 فصل دارد كه در فصل اول آن به نشريات تخصصي طنز، در فصل دوم به نشريات غيرطنزي كه در بخشي از آنها ستون‌ها و صفحه‌هاي طنز وجود داشته يا دارد، در فصل سوم به طنز در نشريات محلي و فصل چهارم به طنز در نشريات دانشجويي پرداخته شده است. البته در فهرست كتاب، فصل پنجمي با عنوان «طنز نوشتاري در وبلاگ‌هاي فارسي زبان»، مشتمل بر 4 بخش با عناوين هر يك وجود دارد كه از اين فصل هيچ نشاني به كتاب نيست! (هرچند برخلاف برخي شايعات، اين حذف بدون توضيح، دليل سياسي خاصي نداشته و خانم صدر كتابي درباره طنز وبلاگي نوشته و به ناشر سپرده كه بخش‌هاي محذوف «برداشت آخر» را با جزئيات بيشتر و بهتري در بر دارد، که البته بعید است این کتاب به نمایشگاه امسال رسیده باشد)

رويا صدر در اين كتاب، علاوه بر معرفي نسبتا كامل نشريات و نويسندگان طنز در اين دوران، به نقد و بررسي كيفيت هر نشريه طنز و صفحات و ستون‌هاي طنز ساير نشريات پرداخته و در پايان هر بخش، نمونه يا نمونه‌هايي از آن را عينا نقل كرده است. گستردگي مطالعات و بررسي‌هاي صدر، به‌ويژه با در نظر گرفتن صعوبت دسترسي محققان به آرشيوهاي خصوصي و عمومي مطبوعات تحسين‌برانگيز است و به جامعيت كتاب كمك بسيار كرده است. نثر علمي و بررسي‌هاي به‌دور از حب و بغض و اعمال سليقه‌هاي شخصي، از ديگر نقاط قوت كتاب است كه آن را به مرجعي علمي و قابل اطمينان بدل كرده است. با اين حال، برخي سهل‌انگاري‌ها در صفحه‌بندي و عنوان‌گذاري صفحات كتاب و به‌خصوص عدم وجود كتاب‌شناسي و نمايه (ايندكس) در انتهاي كتاب از نقايص جدي چاپ اول برداشت آخر هستند كه اميد است در چاپ‌هاي بعدي برطرف شوند.

مشخصات كتاب: «برداشت آخر: نگاهي به طنز امروز»، رؤيا صدر، انتشارات سخن، چاپ اول، 1384، 445صفحه، 5900تومان.

تاريخ طنز در ادبيات فارسي، دكتر حسن جوادي
توصیه می کنم حتما این کتاب را بخرید، حتی اگر مجبور باشید کرایه برگشتتان را صرف خرید آن کنید! نويسنده اين اثر دانش‌آموخته ادبيات انگليسي از دانشگاه كمبريج است و در حال حاضر نيز مشغول تدريس ادبيات فارسي در دانشگاه كاليفرنياست و اين كتاب حاصل تتبعات او براي تدريس «تاريخ اجتماعي ايران» بوده كه طي 2 دهه كامل‌تر شده تا در نهايت به اين صورت درآمده است. اين كتاب در حقيقت مجموعه‌اي از مقالات گسسته جوادي درباره موضوعات مقولات گوناگون در عرصه طنز است كه قبلا در نشريات به صورت كتابچه و جزوه منتشر شده‌اند. از ويژگي‌هاي بارز اين كتاب، ارائه بسياري از تعاريف، مفاهيم طنز به صورت آكادميك و نيز مقايسه آنها با زبان‌هاي ديگر- به‌ويژه انگليسي- است. «تاريخ طنز در ادبيات فارسي» مشتمل بر 11 فصل است كه در آنها، اين موضوعات پرداخته شده است. تعريف و مقايسه طنز، هجو و هزل، شيوه‌هاي مختلف طنز (نظير كوچك كردن، بزرگ كردن، تقليد مضحك، Irony و نقل مستقيم)، طنز و انواع ادبي، رابطه ميان طنز و مذهب، طنز و انتقاد، طنز و انتقاد اجتماعي در ادبيات فارسي پيش از مشروطيت، طنز در مطبوعات، طنزسرايي پس از مشروطيت، زن به عنوان موضوعي براي طنز، طنز در رمان و داستان كوتاه و طنز در نمايشنامه‌هاي فارسي كه البته بر اينها بايد مقدمه كوتاه اول و كتابنامه پر و پيمان فارسي و لاتين آخر كتاب و اعلام آثار و اشخاص را نيز افزود. ويژگي منحصر به‌فرد اين كتاب- كه آن را از ساير كتب تحقيقي درباره طنز فارسي متمايز مي‌كند- كثرت مثال‌هاي ادبي و شواهد از ميان متون قديمي و معاصر فارسي- انگليسي و بعضا ساير زبان‌هاست كه بسته به موضوع، در كنار يكديگر ارائه شده‌اند و به خواننده وسعت ديد بيشتري مي‌دهند. ويژگي عدم پيوستگي هر فصل باعث شده تا خواننده بتواند يك يا چند فصل را به طور مستقل و بدون سردرگمي مطالعه كند. در چيدمان اين كتاب نيز كاريكاتورهايي از مجلات قديمي آورده شده است؛ مقالاتي كه در اين كتاب از آنها تشكيل شده در يك سطح قرار ندارند؛ هرچند كه همه آنها از كيفيت قابل قبول برخوردارند و اين كتاب يكي از مراجع مفيد براي پژوهندگان طنز، و به‌ويژه دانشجويان محسوب مي‌شود.

مشخصات كتاب: «تاريخ طنز در ادبيات فارسي»، حسن جوادي، انتشارات كاروان، چاپ اول 1384، 380 صفحه،‌4000 تومان.

چشم‌انداز تاريخي هجو، عزيزالله كاسب
يكي از معدود كتاب‌هايي كه صرفا درباره «هجو» نوشته شده است «چشم‌انداز تاريخي هجو» است كه نويسنده در آن، به بررسي زمينه‌هاي طنز و هجا در شعر فارسي پرداخته است. از ميان مقوله‌هايي كه امروزه همگي زير عنوان «طنز» شناخته مي‌شوند (هجو، هزل، مطايبه، شوخ‌طبعي...) هجو ريشه‌دارترين آنها در ادبيات رسمي و عاميانه ايران است و ما هم ارادت خاصی به آن داریم! عزيزالله كاسب در 7 فصل اين كتاب از جنبه‌هاي مختلف به بررسي هجو و هجاگويي در ايران پيش از دوره معاصر پرداخته است و علاوه بر ذكر مثال‌هاي بسيار، پانويس‌هاي مفصلي را هم براي هر بخش آورده است تا به ارزش تحقيقي كتاب افزوده باشد. ريشه‌يابي تاريخي اين كتاب در مورد علل و نتايج هجاگويي و نيز برخي هجاهايي كه تاريخي شدند، ارزشمند است؛ مثلا در بخش‌هايي از كتاب با آوردن اصل هجايي كه زنان و دختران كرماني در هنگام محاصره اين شهر عليه آقامحمدخان قاجار مي‌خواندند و با كمك از نظرات محققاني چون باستاني پاريزي، نقش ويژه اين تحقير و توهين در فجايعي كه بعدا به دستور اولين شاه قاجار بر مردم كرمان و لطفعلي‌خان‌زند رفت، روشن مي‌شود.
در 2 بخش انتهايي اين كتاب مراجع، فهرست اعلام و واژه‌نامه مفيدي آورده شده. گويا اين كتاب بسيار مفيد، سال‌هاست كه تجديد چاپ نشده است.

مشخصات كتاب: چشم‌انداز تاريخي هجو، عزيز‌الله كاسب، ناشر مؤلف، چاپ دوم 1369، 204 صفحه.

خنده‌سازان و خنده‌پردازان، عمران صلاحي
مرحوم عمران صلاحي، يكي از پركارترين پژوهشگران در زمينه طنز ادبيات پارسي بود اما به ندرت كتابي نوشت و بيشتر كتاب‌هايي كه از او منتشر شده است، حاصل كارهاي مطبوعاتي و رسانه‌اي اوست كه توسط خود او يا ديگران گردآوري شده است. «خنده‌سازان و خنده‌پردازان» نيز از همين گروه است و حاصل مقالاتي از صلاحي است كه پيش از آن در نشرياتي چون توفيق، گل‌آقا، گردون، زيباشناخت و... در فاصله سال‌هاي 47 تا 81 چاپ شده است. خود صلاحي در مقدمه كوتاه اين كتاب، در مورد 2 اصطلاح «خنده‌سازان و خنده‌پردازان» نوشته است: «خنده‌سازان كساني هستند كه عمدا به طنز پرداخته‌اند و طنز قصد و غرض آنها بوده است. به عبارت ديگر، طنز را براي طنز نوشته‌اند. خنده‌پردازان، خادمان طنز هستند؛ يعني كساني كه به حفظ و اشاعه لطيفه‌ها پرداخته يا با نظريه‌هاي خود از طنز و طنزآوري دفاع كرده‌اند».

صلاحي با اين تعريف، به خنده‌سازان و خنده‌پردازان در زمينه «نثر» پارسي پرداخته است اما چون كتاب حاصل مجموعه‌اي ناهمگون از مقالات و يادداشت‌هاي وي است، چه در شيوه نگارش و بررسي و چه در نحوه نقل نمونه‌ها انسجام چنداني وجود ندارد. با اين حال، با خواندن اين كتاب مي‌توان در مورد آثار طنزآميز درخشاني از نويسندگاني نظير عبيد زاكاني، كاشفي و صفي، سجاق اطعمه، جامي، محمود واصفي، سام ميرزا صفوي، آقا جمال خوانساري، مذهب اصفهاني، قاآني، حكيم لعل تبريزي، دهخدا، حبيب نظام افشار، حبيب‌الله كاشاني، بي‌بي خانم استر‌آبادي. اطالعات خوبي به دست آورد و نمونه‌هاي كوتاهي از آثار آنها را خواند. از ويژگي‌هاي خاص اين كتاب يكي نثر روان و طنزآميز خود عمران صلاحي است و ديگري فصل چهارم آن تحت عنوان «طنز اللغات» كه در آن به معرفي فرهنگ‌هاي طنزآميز فارسي پرداخته شده است. مشهورترين فرهنگ طنزآميز پارسي، «رساله تعريفات» عبيد زاكاني است كه صلاحي ضمن معرفي و نقل بخش‌هايي از آن، در اين بخش چند كتاب و رساله تعريفي طنزآميز ديگر را نيز معرفي مي‌كند. اينها عبارتند از ديوان اطعمه (سجاق شيرازي)، ده وصل (ياديوان البسه از نظام قاري)، نصاب نعمت خان عالي، نصاب الرجال (اورنگ شيرازي) و مرآت البلهاء (شريعتمدار تبريزي). اين كتاب مشتمل بر 5 فصل است كه در فصل آخر، بعضي از طنزپردازان معاصر، نظير فرات و توللي نيز اشاره شده است. اين كتاب هم فاقد نمايه است.

مشخصات كتاب: خنده‌سازان و خنده‌پردازان، عمران صلاحي، نشريه علمي، چاپ اول 1382، 342صفحه، 2850تومان.

دخوي نابغه، ولي‌الله دروديان
علي‌اكبر دهخدا يكي از بزرگ‌ترين طنزپرداران ايران است كه در دوران انقلاب مشروطيت تا كودتاي سال 1299 شمسي بهترين مقالات طنزآميز را در نشريات آن زمان منتشر مي‌كرد. تسلط بي‌نظير او بر انواع نثر و نظم ادبيات پارسي و همچنين فرهنگ فولكلور مردم ايران به همراه ذوق سرشار وي باعث شده است تا بهترين نمونه‌هاي طنز مطبوعاتي ايران، قلم دهخدا و عموما با امضاي «دخو» در اين دوران نوشته و به چاپ برسند. «دخوي نابغه» شامل مجموعه نوشتارهايي درباره علي‌اكبر دهخدا از نويسندگان مختلف است كه پيش از آن در مجلات و كتاب‌هاي گوناگون منتشر شده‌اند.
آن‌گونه كه از عنوان اين كتاب برمي‌آيد، وجه طنزنويسي دهخدا موضوع «دخوي نابغه» است اما برخي از آثاري كه در اين مجموعه گردآوري شده‌اند، چندان به دهخداي طنزپرداز و طنز دهخدا مربوط نيستند، سهل است كه در بعضي از اين مقالات و گفت‌وگوهاي بلند، فقط در حد چند سطر و آن هم به طور جانبي به وجه طنزنويسي دهخدا اشاره شده است. با وجود اين، حدود ثلث محتواي اين كتاب به بررسي طنزهاي دهخدا و دهخداي طنزنويس اختصاص يافته كه به نوبه خود غنيمت است (به خصوص مقالاتي چون «دخوي» غلامحسين يوسفي و «دهخدا و طنز سياسي» محمود عنايت) و از ساير مطالب مي‌توان در جهت شناخت بهتر دهخدا و نيز تاريخ مشروطه بهره برد.
گزيده كتاب‌شناسي آخر كتاب و همچنين تصاوير و دستخط‌هايي از دهخدا- كه پس از آن آمده‌اند- به غنايم اين مجموعه افزوده‌اند. ويراستاري دقيق و كيفيت چاپ مناسب نيز از ديگر خصوصيات مثبت دخوي نابغه است.

مشخصات كتاب: دخوي نابغه (گزيده مقاله‌ها درباره علامه علي اكبر دهخدا)، ولي‌الله دروديان، انتشارات گل‌آقا، چاپ دوم 1384 (چاپ اول 1378)، 316 صفحه، 3000تومان.

روزنامه توفيق و كاكا توفيق، دكتر فريده توفيق
روزنامه توفيق، ديرپاترين و تأثيرگذارترين نشريه طنز ايران است. سابقه انتشار اين روزنامه (كه در حقيقت هيچ‌گاه به صورت روزانه منتشر نشده اما همواره با عنوان «روزنامه توفيق» ناميده مي‌‌شد) به نيم‌قرن مي‌رسد كه از زمان تأسيس آن در سال 1301 خورشيدي تا تعطيلي كامل آن در سال 1351 را شامل مي‌شود. اين نشريه طي اين دوران به صورت منظم منتشر نمي‌شد اما دست‌كم در 14-13 سال آخر عمر آن و پس از آنكه برادران توفيق اداره آن را به دست گرفتند، به سرعت رشد كمي و كيفي كرد و به يك مكتب براي پرورش نسلي از طنزنويسان و خوش‌ذوق و جوان بدل شد. دكتر فريده توفيق- خواهر برادران توفيق كه از نزديك با اين نشريه آشنايي و همكاري داشته است- در كتاب «روزنامه توفيق» خاطرات و مطالبي از دوران پرفراز و نشيب انتشار اين نشريه مشهور را مكتوب كرده است.
اين كتاب در عين آنكه مي‌تواند براي شناخت اثرگذارترين نشريه طنز ايران مفيد باشد اما تحت تأثير شيفتگي شديد نويسنده نسبت به مجله توفيق و وابستگي وي با گردانندگان آن، از حد يك نوشتار بلند تمجيدي فراتر نمي‌رود و نقد و بررسي بي‌طرفانه‌اي از نويسنده يا به قلم ديگران در اين كتاب به چشم نمي‌خورد. گذشته از اين، هيچ انسجام موضوعي و ترتيب تاريخي‌اي در محتواي اين كتاب به چشم نمي‌خورد كه اينها از كارآمدي آن براي پژوهشگران به شدت مي‌كاهد (اين كتاب هم فاقد هرگونه نمايه‌اي است).

مشخصات كتاب: «روزنامه توفيق و كاكا توفيق»، فريده توفيق، نشر آبي، چاپ دوم 1384 (چاپ اول 1383)، 308 صفحه، 4000 تومان.


طنزسرايان ايران از مشروطه تا انقلاب، مرتضي فرجيان و محمدباقر نجف‌زاده
البته خیلی بعید می دانم این کتاب را بتوانید در نمایشگاه پیدا کنید، اما پی اش را بگیرید بد نیست. در اين كتاب 2جلدي، بسياري از نويسندگان و شاعراني كه به طور حرفه‌اي يا تفنني در فاصله زماني بين 2 انقلاب بزرگ ايران طنزنويسي كرده‌اند، با ذكر چند نمونه معرفي شده‌اند.
تعدد نام‌ها در اين مجموعه بسيار زياد است (نزديك به 150نفر) و بعضي از طنزنويساني كه شرح حال و آثاري از آنها ذكر شده، صرفا با يك مجله و آن هم با نام مستعار همكاري داشته‌اند؛ به طوري كه حتي براي مؤلفان اين كتاب نيز نام واقعي‌شان به دست نيامده است. احتمالا پشتوانه اصلي اين كتاب، سوابق كاري فراوان مرتضي فرجيان در نشريات طنز ايران، پس و پيش از انقلاب بوده است. مرحوم فرجيان سال‌ها همكار ثابت و رئيس جلسات هفتگي مجله توفيق در پيش از انقلاب و نيز سردبير رئيس هيأت تحريريه مجلاتي چون «خورجين» و «گل آقا» پس از انقلاب بود و از اين رو، با بسياري از طنزنويسان مشهور و نامشهور و قلم آنها آشنايي دارد.

«طنزسرايان ايران از مشروطه تا انقلاب» براي آشنايي عمومي با طنزنويسان ايران مفيد است اما متأسفانه در معرفي هر يك از اشخاص، كار تأليفي چنداني صورت نگرفته و به نقل بريده يا متن كاملي كه خود آن طنزنويس زماني درباره خود نوشته يا ديگران درباره وي نوشته‌اند، بسنده شده است كه همين به يكدستي كتاب شديدا لطمه زده است. هرچند كه جا داشت علاوه بر اين، مؤلفان با دادن اطلاعات انتقادي بيشتر در مورد قلم طنز هر طنزنويس (يا دست‌كم نويسندگان و شاعران مشهورتر) بر غناي اين مجموعه بيفزايند. اما با تمام اوصاف، اين مجموعه در نوع خود تاكنون كامل‌ترين اثري بوده كه براي معرفي طنزنويسان ايران به چاپ رسيده ولي تقريبا نقل كليه آثار از منابع دست اول- به همراه نقل دقيق منبع- صورت گرفته ولي تاكنون اين مجموعه ارزشمند به‌عنوان يكي از منابع مهم بسياري از آثار تأليفي درباره طنز بارها مورد استفاده و استناد قرار گرفته است.
مشخصات كتاب: طنزسرايان ايران از مشروطه تا انقلاب (جلد يك و جلد 2)، مرتضي فرجيان- محمدباقر نجف‌زاده بار فروش، چاپ اول 1370- چاپ و نشر بنياد.

طنزپردازان معاصر (مجموعه)
شما که قاعدتا سری به غرفه گل آقا می زنید، چند کتاب جیبی تحت عنوان طنزپردازان معاصر، را بخرید. در هر كدام از اين مجلدها، به زندگي‌نامه و آثار يكي از طنزپردازان معاصر پرداخته شده است. تا به حال 5 جلد از اين مجموعه منتشر شده است كه هر يك به ترتيب به شادروانان ابوتراب جلي، ابوالقاسم حالت، محمدعلي گويا، مرتضي فرجيان و كيومرث صابري فومني اختصاص يافته است و ممکن است امسال جلد ششم که درباره عمران صلاحی است هم به قبلی ها اضافه شده باشد. اتكاي بيش از حد به مجلات گل آقا- به‌عنوان منبع و نيز وجود بعضي مطالب زائد (مثلا آگهي‌هاي تسليت در سوگ طنزپرداز از مقامات كشوري و لشكري تا رئيس فلان اداره يك شهرستان!)- ضعف بزرگ اين مجموعه است كه هر يك از مجلدات را صرفا تا حد چند نمونه كار چاپ شده از يك طنزپرداز در گل آقا تنزل مي‌دهد. هرچند كه جلد پنجم- به قلم صدر و درباره مرحوم صابري- از كيفيت محتوايي بسيار بهتري برخوردار است.

مشخصات كتاب: جلد اول: ابوتراب جلي، ريتا اصغرپور، انتشارات گل‌آقا، چاپ اول 1382، 8صفحه، 500تومان...
جلد پنجم: كيومرث صابري فومني و گل‌آقا، رؤيا صدر، انتشارات گل‌آقا، چاپ اول 1384، 95صفحه، 900تومان.

كاوشي در طنز ايران؛ سيد ابراهيم نبوي
کل¬کل های گاه و بیگاه ما با جناب داور هیچ ارتباطی با جایگاه ارزشمند آن جناب در طنز معاصر ایران ندارد! نبوی یک پژوهشگر ارزشمند در حوزه طنز است که متاسفانه این وجهه او آنچنان که شاید شناخته شده نیست. شنیده ام که دیگر به کتاب های نبوی اجازه تجدید چاپ نمی دهند، اما امیدوارم "کاوشی در طنز" مشمول این ماجرا نشده باشد. تاكنون 2 جلد از مجموعه «كاوشي در طنز ايران» منتشر شده است، در جلد اول، نبوي به معرفي طنزنويسان معاصر (100سال اخير) ايران پرداخته است؛ به اين صورت كه در هر فصل، پس از ذكر بيوگرافي و معرفي يك طنزنويس، بررسي و نقد كوتاهي از شيوه نويسندگي او، به قلم نبوي نوشته شده و سپس چند نمونه از نوشته‌هاي آن طنزنويس نقل شده است. جلد اول اين مجموعه- به‌رغم شلختگي‌ها و بي‌دقتي‌هاي موجود كه احتمالا حاصل شتاب‌زدگي مؤلف است- باز هم يكي از بهترين آثار براي آشنايي اجمالي با بسياري از طنزنويسان معاصر است؛ خاصه آنكه نبوي، علاوه بر مطالعه اكثر يا تمام آثار هر طنزنويس، با بسياري از ايشان سال‌ها همكار و همنشين بوده و گفت‌وگوهاي خصوصي و تخصصي‌اي با آنها داشته است. با اين حال- چه در نقد و بررسي‌ها و چه در انتخاب طنزنويسان - كار نبوي در اين كتاب بر پايه ذوق و سليقه شخصي است و اين از ارزش كتاب مي‌كاهد.

جلد دوم كاوشي در طنز ايران، اما از دقت و اعتبار بيشتري برخوردار است؛ نبوي اين جلد را به متون طنز كهن پارسي طنزنويسان متأخر اختصاص داده و البته تا دوران مشروطيت پيش آمده است. معرفي‌ها در اين كتاب نسبت به جلد پيشين كامل‌ترند و ميزان نقل نمونه آثار نيز بيشتر و حتي در بعضي موارد (همچون معرفي بي‌بي خانم استرآبادي)- كه آثار طنزنويسان به خاطر برخي مسائل در بازار رسمي كتاب اجازه نشر ندارند- نبوي كوشيده است تا با نقل حداكثري از آثار، تا حدي اين خلأ را نيز جبران كند. در اين كتاب، بعضي نويسندگان و اديباني كه گاه و به طور جنبي هجو و هزل سروده‌اند نيز معرفي و بررسي شده‌اند؛ از جمله سنايي غزنوي، سوزني سمرقندي و سعدي كه در بعضي مواقع معرفي آنها به تطويل بي‌مورد سخن انجاميده و اين به يكدستي كتاب لطمه زده است. به عنوان مثال به‌جاي معرفي سوزني سمرقندي، سرگذشت 30 تن از سلاطين و حاكمان ايران و مردان بزرگ معاصر وي از روي مرجعي ديگر رونويسي شده‌اند كه با توجه به موضوع كتاب، بي‌مورد و ملال‌آور مي‌نمايد اما در مقابل نوشتار ارزشمند نبوي در معرفي طنزسرايان اصفهاني و مكتب اصفهان خواندني است. هر دو جلد موجود فايده نمايه و كتاب‌شناسي هستند.
آنطور که شنیده ام ابراهيم نبوي الان چند جلد ديگر از مجموعه كاوشي در طنز ايران را در دست نگارش دارد كه يكي درباره مكتب توفيق و يكي ديگر درباره ساير طنزنويسان معاصر است. شخصا امیدوارم نبوی در کنار فعالیت های سیاسی کم فایده اش، بیشتر به اتمام این مجموعه بپردازد. اگر این کار را بکند من هم در عوض حاضرم که قول بدهم در همه انتخابات ها شرکت کنم!

مشخصات كتاب: كاوشي در طنز ايران (1)، ابراهيم نبوي، جامعه ايرانيان، چاپ سوم 1378 (چاپ اول 1379)، 468صفحه، 1500تومان.
كاوشي در طنز ايران(2)، ابراهيم نبوي، جامعه ايرانيان، چاپ اول1380، 518 صفحه، 2500تومان.

كتاب طنز (حوزه هنری)
از سال 1383 تاكنون در اواخر هر سال، «دفتر طنز»- وابسته به حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي- كتابي به نام «كتاب طنز» منتشر مي‌كند كه تفاوت عنوان هر كدام با ديگري، تنها در شماره‌اي است كه از يك شروع شده و تاكنون - زمان نگارش اين نوشتار- به 3 رسيده است. در هر يك از اين كتاب‌ها، مقالات و يادداشت‌هايي درباره طنز يا طنزنويسان، به قلم نويسندگان گوناگون منتشر مي‌شود. بعضا آثار تأليفي يا ترجمه‌اي مستقل طنز نيز در كتاب طنز چاپ مي‌شوند اما غلبه با مقالات يا گفت‌وگوها «درباره طنز» است.
صفحه‌آرايي هر كدام از اين كتاب‌ها شبيه مجلات است ولي در حقيقت هر كدام يك كتاب هستند. اهميت اين موضوع در نحوه توزيع است كه به اين ترتيب، توزيع آنها در حوزه توزيع كتاب و نه توزيع مطبوعات قرار مي‌گيرد. همين امر و عدم توجه و پيگيري مطلوب توزيع اين مجموعه، بسياري از علاقه‌مندان را از دسترسي به آنها محروم كرده است. بيشتر نويسندگان و مترجماني كه آثار آنها «كتاب طنز» را تشكيل مي‌‌دهند از نام‌آوران عرصه طنز معاصر ايران هستند.

مشخصات كتاب: كتاب طنز(1) به اهتمام سيد عبدالجواد موسوي، انتشارات سوره مهر، چاپ اول 1384، 183 صفحه، 2000تومان
كتاب طنز (2) به اهتمام سيد عبدالجواد موسوي، انتشارات سوره مهر، چاپ اول 1384، 229صفحه، 2600تومان
كتاب طنز (3) به اهتمام سيد عبدالجواد موسوي، انتشارات سوره مهر، چاپ اول 1385، 171 صفحه، 2000تومان

گفتار طرب‌‌انگيز، عمران صلاحي
شیرین نویسی، یکی از بارزترین خصوصیات مرحوم صلاحی است. تاكنون در مقالات و كتاب‌هاي گوناگوني به طنز سعدي پرداخته شده است اما گفتار طرب‌انگيز صلاحي- كه با كاريكاتورهاي غلامعلي لطيفي، طرب‌انگيزتر شده است- شيرين‌ترين آنهاست. اين كتاب حاصل برخي برنامه‌هاي راديويي مرحوم صلاحي و نيز مقالات او درباره طنز در بوستان و گلستان است و همچون هميشه نشر شيرين و طنزآميز خود صلاحي هم در آن موج مي‌زند. صلاحي ابتدا طنز در بوستان و سپس به طور مفصل‌تر طنز در گلستان سعدي را مورد بررسي قرار داده است. مطالب اين كتاب كاملا به‌هم پيوسته‌اند و در هر بخش، مطالب و نكات طنزآميز در يك باب نقل و مورد بررسي قرار گرفته و سپس به باب بعدي وارد شده است. صلاحي ضمن نشان دادن ظرايف نثر و نظم سعدي در زمينه طنز و شوخ‌طبعي خود نيز خوش‌ذوقي فراوان كرده؛ تا آنجا كه علاوه بر ارزش‌هاي پژوهشي «درباره طنز» اين كتاب كوچك، به‌عنوان يك اثر مستقل طنز مي‌تواند ارزيابي شود.

مشخصات كتاب: گفتار طرب‌انگيز (طنز سعدي در گلستان و بوستان)، عمران صلاحي، انتشارات گل‌آقا، چاپ اول 1385، 95صفحه، 1800تومان


 
 
 
 

آگهی

 
 

تشکر


Syndicate this site
طراحی توسط: ايرانيانت
Movable Type 3.35